معنی inexpensively به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور کم‌هزینه، به‌طور مقرون‌به‌صرفه، به‌طور ارزان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Bottled water can be purchased inexpensively.

- آب بطری را می‌توان به‌طور کم‌هزینه خریداری کرد.

- He asks the locals where he can get a good meal inexpensively.

- از مردم محلی می‌پرسد که کجا می‌تواند غذای خوب را به‌طور مقرون‌به‌صرفه تهیه کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inexpensively

adverb economically

Synonyms: advantageously, reasonably, cheaply

ارجاع به لغت inexpensively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «inexpensively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inexpensively

لغات نزدیک inexpensively

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند