امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inexperience

ˌɪnɪkˈspɪriəns ˌɪnɪkˈspɪəriəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
ناآزمودگی، بی‌تجربگی، خامی، خام‌دستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the inexperience of a physician who has just received his diploma
- بی‌تجربگی پزشکی که تازه مدرک خود را گرفته است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inexperience

  1. noun Lack of experience and the knowledge gained from it
    Synonyms: ignorance, greenness, rawness, naiveté, incompetence, inexpertness, naivete
    Antonyms: experience

ارجاع به لغت inexperience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inexperience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inexperience

لغات نزدیک inexperience

پیشنهاد بهبود معانی