امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Killjoy

ˈkɪldʒɔɪ ˈkɪldʒɔɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    killjoys

معنی

خرمگس معرکه، کسی که عیش دیگری را منقص می‌کند، سرخر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد killjoy

  1. noun spoilsport
    Synonyms: complainer, dampener, doomsdayer, grinch, grouch, moaner, partypooper, pessimist, prophet of doom, stick in the mud, wet blanket, whiner

ارجاع به لغت killjoy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «killjoy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/killjoy

لغات نزدیک killjoy

پیشنهاد بهبود معانی