امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Movingly

    ˈmuːvɪŋli ˈmuːvɪŋli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    (به‌گونه‌ای که احساسات شدیدی به‌ویژه غم یا همدردی ایجاد کند) به‌طور متأثرکننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - He spoke movingly about his wife's death.
    - درباره‌ی مرگ همسرش به‌طور متأثرکننده صحبت کرد.
    - She described her experiences in Africa very movingly.
    - او تجربیات خود در آفریقا را به‌طور بسیار متأثرکننده تعریف کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده movingly

    ارجاع به لغت movingly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «movingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/movingly

    لغات نزدیک movingly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند