امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nondescript

ˌnɑːndəˈskrɪpt ˈnɒndəˌskrɪpt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more nondescript
  • صفت عالی:

    most nondescript

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
غیرقابل طبقه‌بندی، وصف‌ناپذیر، نامعین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a row of nondescript houses
- یک ردیف خانه‌ی عاری از ویژگی
- his nondescript clothes and battered hat
- لباس‌های بنجل و کلاه قراضه‌ی او
- a few gamblers and thieves and a few more nondescripts
- عده‌ای قمارباز و دزد و تعداد بیشتری سیاهی لشگر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nondescript

  1. adjective undistinguished, commonplace
    Synonyms: characterless, colorless, common, dull, empty, featureless, garden, indescribable, indeterminate, mousy, ordinary, unclassifiable, unclassified, unexceptional, uninspiring, uninteresting, unmemorable, unremarkable, vague
    Antonyms: describable, different, distinguished, illustrative, remarkable, superior, uncommon

لغات هم‌خانواده nondescript

ارجاع به لغت nondescript

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nondescript» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nondescript

لغات نزدیک nondescript

پیشنهاد بهبود معانی