امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pass Up

American: ˈpæsˈəp British: pɑːsʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
رد کردن، صرف‌نظر کردن، نپذیرفتن، قبول نکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pass up

  1. phrasal verb Refuse (not accept); forgo

ارجاع به لغت pass up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pass up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pass up

لغات نزدیک pass up

پیشنهاد بهبود معانی