امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Passably

ˈpæsəbli ˈpɑːsəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adverb
به‌طور قابل‌قبول، به‌‌نسبت متوسط، پذیرفتنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adverb
تا اندازهای
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد passably

  1. adverb To a moderately sufficient extent or degree
    Synonyms: reasonably, moderately, pretty, jolly, somewhat, fairly, middling
    Antonyms: immoderately, unreasonably

ارجاع به لغت passably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «passably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/passably

لغات نزدیک passably

پیشنهاد بهبود معانی