معنی quicklime به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

laɪm ˈkwɪk-laɪm

معنی

noun

آهک زنده، آهک خام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quicklime

noun A white crystalline oxide used in the production of calcium hydroxide

Synonyms: calcium-oxide, lime, calx, calcined lime, fluxing lime, unslaked lime, burnt lime

ارجاع به لغت quicklime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «quicklime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quicklime

لغات نزدیک quicklime

- quicker
- quickie
- quicklime
- quickly
- quicksand

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return