امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Revelation

ˌrevəˈleɪʃn ˌrevəˈleɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
فاش‌سازی، آشکار‌سازی، افشا، وحی، الهام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the revelation of his identity
- آشکارسازی هویت او
- the revelation to the Jews assembled around Mount Sinai
- وحی الهی به یهودیانی که در اطراف کوه سینا گرد آمده بودند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد revelation

  1. noun disclosure, telling
    Synonyms: adumbration, announcement, apocalypse, betrayal, blow by blow, break, broadcasting, clue, communication, cue, discovery, display, divination, divulgement, earful, exhibition, expose, exposition, exposure, eye-opener, flash, foreshadowing, inspiration, leak, lightning bolt, manifestation, news, oracle, proclamation, prophecy, publication, scoop, showing, sign, the latest, tip, uncovering, unearthing, unveiling, vision
    Antonyms: secret

لغات هم‌خانواده revelation

ارجاع به لغت revelation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «revelation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/revelation

لغات نزدیک revelation

پیشنهاد بهبود معانی