معنی self-analysis به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

خودتحلیلی، خودکاوی، تجزیه‌وتحلیل خود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Self-analysis is an important tool for personal growth and self-improvement.

- خودتحلیلی ابزار مهمی برای رشد و توسعه‌ی شخصی است.

- Self-analysis can help individuals identify patterns of behavior and make positive changes.

- خودکاوی می‌تواند به افراد در شناسایی الگوهای رفتاری و ایجاد تغییرات مثبت کمک کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-analysis

noun A penetrating examination of your own beliefs and motives

Synonyms: soul-searching

ارجاع به لغت self-analysis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «self-analysis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-analysis

لغات نزدیک self-analysis

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی