معنی self-annihilation به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

نابودی نفس، کشتن نفس، خودنابودی، خود‌نابود‌سازی، نفس‌کشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The philosopher explored the themes of self-annihilation and existential despair in his writings

- این فیلسوف در نوشته‌های خود به بررسی مضامین خودنابودی و ناامیدی وجودی پرداخته است.

- The artist's depiction of self-annihilation in her painting was both haunting and thought-provoking.

- تصویری که این هنرمند از نفس‌کشی در نقاشی‌اش به تصویر می‌کشد، هم تحسین‌برانگیز و هم قابل تإمل بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت self-annihilation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «self-annihilation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-annihilation

لغات نزدیک self-annihilation

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار