امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Self-regulating

ˈselfˈreɡjəˌletɪŋ selfˈreɡjʊleɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: self-regulatory

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خودتنظیم، خودکار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The healthcare industry is not yet a self-regulating industry.
- صنعت بهداشت و درمان هنوز صنعت خودتنظیمی نیست.
- The self-regulatory thermostat adjusts the temperature in the room based on the current conditions.
- ترموستات خودکار دمای اتاق را بر اساس شرایط فعلی تنظیم می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-regulating

  1. adjective Designed to activate or move or regulate itself
    Synonyms: mechanical, self-adjusting, self-acting, motorized, self-activating, self-moving

ارجاع به لغت self-regulating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-regulating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-regulating

لغات نزدیک self-regulating

پیشنهاد بهبود معانی