Short-list
ˈʃɔːrt lɪst
ˈʃɔːtlɪst
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
verb - transitive
(انگلیس) فهرست کوتاه (فهرست اسامی نامزدهای نیمه نهایی جایزه یا انتخابات و غیره که فهرست نهایی از میان آن‌ها گزیده می‌شود)، در فهرست کوتاه قرار دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد short-list
-
noun A list of applicants winnowed from a longer list who have been deemed suitable and from which the successful person will be chosenSynonyms: waiting-list, shortlist, contenders
ارجاع به لغت short-list
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «short-list» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/short-list
لغات نزدیک short-list
- - short-day
- - short-horned grasshopper
- - short-list
- - short-lived
- - short-range