گذشتهی ساده:
straightenedشکل سوم:
straightenedسومشخص مفرد:
straightensوجه وصفی حال:
straightening1- سامان دادن، مرتب و منظم کردن، رسیدگی کردن 2- به راه راست هدایت کردن، راهنمایی کردن، اصلاح کردن یا شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «straighten» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/straighten