امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thrilling

ˈθrɪlɪŋ ˈθrɪlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    thrilled
  • شکل سوم:

    thrilled
  • سوم‌شخص مفرد:

    thrills

معنی‌ها

adjective B2
مهیج، بسیار هیجان‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
لرزاننده، لرزنده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thrilling

  1. adjective exciting
    Synonyms: blood-tingling, boss, breathtaking, electrifying, enchanting, exquisite, fab, fabulous, frantic, gripping, hair-raising, large, mad, magnificent, mind-bending, mind-blowing, miraculous, overwhelming, rip-roaring, riveting, rousing, sensational, shivering, stimulating, stirring, swinging, trembling, wild, wondrous, zero cool
    Antonyms: depressing, discouraging, upsetting

ارجاع به لغت thrilling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thrilling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thrilling

لغات نزدیک thrilling

پیشنهاد بهبود معانی