امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Twiggy

ˈtwɪɡi ˈtwɪɡi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( twigged ) شاخه‌دار، ترکه‌مانند، لاغر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد twiggy

  1. adjective Thin as a twig
    Synonyms: twiglike
  2. adjective Having little flesh or fat on the body
    Synonyms: angular, bony, fleshless, gaunt, lank, lanky, lean, meager, rawboned, scrawny, skinny, slender, slim, spare, thin, weedy

ارجاع به لغت twiggy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «twiggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/twiggy

لغات نزدیک twiggy

پیشنهاد بهبود معانی