امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unblocked

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
رفع انسدادشده، بازشده، از مسدودی درآمده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- an unblocked sink
- سینک بازشده [از گرفتگی]
- an unblocked Facebook account
- اکانت فیس‌بوک از مسدودی درآمده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unblocked

  1. adjective Free from obstructions
    Synonyms: open, clear, free, unimpeded, unobstructed

لغات هم‌خانواده unblocked

ارجاع به لغت unblocked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unblocked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unblocked

لغات نزدیک unblocked

پیشنهاد بهبود معانی