امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unblushing

ˌʌnˈblʌʃɪŋ ˌʌnˈblʌʃɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌شرم، بی‌خجالت، عاری از شرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unblushing

  1. adjective Characterized by or done without shame
    Synonyms: shameless, bald-faced, barefaced, bold, blatant, brazen, brazenfaced, unabashed, brassy
  2. adjective Not polite
    Synonyms: forward
  3. adjective Lacking or exhibiting a lack of shame or embarrassment.
    Synonyms: shameless

ارجاع به لغت unblushing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unblushing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unblushing

لغات نزدیک unblushing

پیشنهاد بهبود معانی