امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unexplored

    ʌnɪkˈsplɔːrd ˌʌnɪkˈsplɔːd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    (مکان) کشف‌نشده، ناشناخته

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - unexplored territory
    - قلمرو ناشناخته
    - the unexplored rainforest
    - جنگل‌های بارانیِ کشف‌نشده
    adjective
    بررسی‌نشده
    - an unexplored theme
    - موضوعی بررسی‌نشده
    - unexplored areas of study
    - حوزه‌های مطالعاتی بررسی‌نشده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unexplored

    1. adjective Not yet discovered
      Synonyms: uncharted, undiscovered, undetermined, unfathomed, uninvestigated, unplumbed

    لغات هم‌خانواده unexplored

    ارجاع به لغت unexplored

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unexplored» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unexplored

    لغات نزدیک unexplored

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند