امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unimaginable

    ˌʌnɪˈmædʒənəbəl ˌʌnɪˈmædʒənəbəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective C2
    تصورناپذیر، غیر قابل‌ تصور، محال، درک‌نشدنی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - A world without color is almost unimaginable.
    - دنیای بدون رنگ، تقریباً غیر قابل تصور است.
    - This technology would have been unimaginable five years ago.
    - این فناوری، پنج سال پیش محال به نظر می‌رسید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unimaginable

    1. adjective mind-boggling
      Synonyms: beyond wildest dreams, doubtful, exceptional, extraordinary, fantastic, impossible, improbable, inapprehensible, incogitable, incomprehensible, inconceivable, incredible, indescribable, ineffable, not understandable, rare, singular, unbelievable, uncommon, unheard-of, unique, unknowable, unordinary, unthinkable
      Antonyms: believable, describable, imaginable

    ارجاع به لغت unimaginable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unimaginable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unimaginable

    لغات نزدیک unimaginable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی