امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unimaginably

    ˌʌnɪˈmædʒənəbli ˌʌnɪˈmædʒɪnəbli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    (به‌نحوی یا در حدی که تصور یا درک آن دشوار یا غیرممکن باشد) به‌طور غیرقابل‌تصور، به‌طور غیرقابل‌درک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - They suffered unimaginably.
    - آنان به‌طور غیرقابل‌تصوری زجر کشیدند.
    - The landscape was unimaginably beautiful.
    - این منظره به طرز غیرقابل تصوری زیبا و چشم‌نواز بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unimaginably

    1. adverb To an unimaginable extent
      Synonyms: unthinkably

    لغات هم‌خانواده unimaginably

    ارجاع به لغت unimaginably

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unimaginably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unimaginably

    لغات نزدیک unimaginably

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی