امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unimaginative

ˌʌnɪˈmædʒənətɪv ˌʌnɪˈmædʒənətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بدون ابتکار، غیر خلاق، خالی از نوآوری، عاری از تخیل، پیش‌پاافتاده، معمولی، خسته‌کننده، کلیشه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a predictable and unimaginative plot
- طرحی قابل پیش‌بینی و بدون ابتکار
- The service is great but the menu is unimaginative.
- سرویس‌دهی عالی اما منو، معمولی و بدون ابتکار است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unimaginative

  1. adjective dull, predictable
    Synonyms: banal, barren, bromidic, common, commonplace, derivative, dime a dozen, dry, dull as dishwater, flat, hackneyed, ho hum, lifeless, matter-of-fact, ordinary, pabulum, pedestrian, prosaic, routine, square, tame, tedious, trite, uncreative, uninspired, unoriginal, unromantic, usual, vanilla, well-worn, zero
    Antonyms: creative, imaginative, original

ارجاع به لغت unimaginative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unimaginative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unimaginative

لغات نزدیک unimaginative

پیشنهاد بهبود معانی