شکل جمع:
witsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
درمانده، سرگشته، اندروا، حیران، سردرگم، در مرز دیوانگی
keep (or have) one's wit about one
(در مواقع اضطرار) عقل و خونسردی خود را حفظ کردن، مشاعر خود را از دست ندادن
با کلک و بامبول امرار معاش کردن
یعنی، به عبارت دیگر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wit