جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 13)
اتراق کردن
اترج
اتروسکان
اتریش
اتریشی
اتساع
اتساع یافتن
اتصال
اتصال پایینی
اتصال چرخشی
اتصال دادن
اتصال زمین
اتصال کام و زبانه
اتصال کروی
اتصال موازی
اتصال یکطرفه
اتصالا
اتصالی
اتصالی کردن
اتفاق
اتفاق افتادن
اتفاق بامزه
اتفاق خارق العاده
اتفاق ناگوار
اتفاقنظر
اتفاقا
اتفاقات
اتفاقی
اتفاقی بودن
اتقاق افتادن
اتکا
اتکا به خود
اتکا به نفس
اتکا داشتن به
اتکا کردن
اتکا کردن به
اتکاپذیر
اتکاکننده
اتکای متقابل
اتلاف
اتلاف انرژی
اتلاف کردن
اتلاف وقت
اتلاف وقت کردن
اتلال
اتلس
اتم
اتم دارای بار منفی
اتمام
اتمامحجت
اتمام حجت کردن
اتمسفر
اتمسفری
اتمی
اتو
اتو شدن
اتو کردن
اتواستاپ زدن
اتواستاپ زن
اتواستاپی
اتوبان
اتوبانک
اتوبوس
اتوبوس برقی
اتوبوس دوطبقه
اتوبوس ربایی کردن
اتوبوس عوض کردن
اتوبوس کابلی
اتوبوس کوچک
اتوبوس هوایی
اتوپسی
اتود
اتورستوران
اتوریسما
اتوسینما
اتوشویی
اتوشویی کردن
اتومات
اتوماتیک
اتوماتیک کردن
اتومبیل
اتومبیل استیشن
اتومبیل بارکش کوچک
اتومبیل باری
اتومبیل بد سوز و پر دردسر
اتومبیل چهار در
اتومبیل چهار نفره
اتومبیل دارای سقف فلزی معلق
اتومبیل دو در
اتومبیل دیفرانسیل جلو
اتومبیلرانی
اتومبیلرو
اتومبیل شش نفره
اتومبیل شکاری
اتومبیل شماره
اتومبیل شهربانی
اتومبیل قراضه
اتومبیل کبریتی
اتومبیل کروکی
اتومبیل کوپ
اتومبیل کوچک
اتومبیل کورسی
اتومبیل گرم تاز
اتومبیل گشتی
اتومبیل گشتی پلیس
اتومبیل مجهز به وسایل خونگیری
اتومبیل معمولی
اتوموبیل سواری
اتومییل آب پاش
اتهام
اتهام آمیز
اتهام پذیر
اتهام متقابل
اتهام متقابل وارد کردن
اتهام ناپذیر
اتهام وارد کردن
اتهامی
اتیکت
اتیکت دار کردن
اتیل
اتیلین
اتیوپی
اتیوپیایی
اثاث
اثاث البیت
اثاث کهنه
اثاثه
اثاثیه
اثاثیه اتاق
اثاثیه ی ثابت
اثبات
اثبات بعدی ادعای خود را تقبل کردن
اثبات پذیر
اثبات پذیری
اثبات تقصیر
اثبات شدن
اثبات شده
اثبات کردن
اثبات کردنی
اثبات کننده
اثبات گرای
اثباتگرایی
اثبات نشدنی
اثبات نشده
اثبات نکردنی
اثر
اثر ادبی
اثر ادبی کوتاه
اثر التقاطی
اثر انتحال شده
اثر انگشت
اثر انگشت نگاری
اثر بخشیدن
اثر بد
اثر بد گذاشتن
اثر برق فشاری
اثر بو
اثر پا
اثر پایدار
اثر پیزو الکتریک
اثر تقلیدی
اثر ثانوی
اثر ثانوی و درخشان
اثر جاویدان
اثر حمله
اثر خفیف
اثر داشتن
اثر داشتن بر
اثر دانشمندانه
اثر رویاآمیز
اثر زخم
اثر ضربه
اثر کردن
اثر کلی
اثر کم
اثر کم داشتن
اثر کم گذاشتن
اثر گذاردن به
اثر گذاری
اثر گرمخانه ای
اثر گزیدن
اثر گلخانه ای
اثر ماندنی
اثر متقابل
اثر متقابل فرهنگ ها
اثر مشروب
اثر مضر
اثر مهر
اثر ناخوشایند
اثر ناخوشایند داشتن
اثر ناگهانی و زیانبار
اثر نمایشی
اثر هنری
اثر هنری درباره مصیبت های عیسی
اثرگذاشتن
اثمار
اثنا
اثنا عشر
اثیر
اثیری
اجابت
اجابت کردن
اجاره
اجاره ای
اجارهبندی
اجارهبها
اجاره پس از فروش
اجاره ثانوی
اجاره دادن
اجارهدار
اجاره دار دست دوم
اجارهداری
اجاره دهنده
اجاره عرصه
اجاره کار
اجاره کردن
اجاره کردنی
اجاره کننده
اجاره ملک
اجارهنامه
اجارهنشین
اجارهنشینی
اجازه
اجازه استفاده
اجازه بازرسی
اجازه بیرون رفتن دادن
اجازه چاپ مطالب مذهبی
اجازه حرکت به چپ
اجازه حرکت به راست
اجازه خواستن
اجازه دادن
اجازه داشتن
اجازه دخول
اجازه دخول دادن
اجازه دهنده
اجازه دیرکرد بازپرداخت وام
اجازه رسمی
اجازه رسمی دادن به
اجازه رفتن به ساحل
اجازه رفتن دادن
اجازه شروع
اجازه صحبت
اجازه صحبت دادن
اجازه عبور
اجازه عزیمت
اجازه غیبت
اجازه مخصوص
اجازهنامه
اجازه ندادن
اجازه ورود
اجازه ورود ندادن
اجازه ی ارسال نامه های پستی به طور رایگان
اجاق
اجاقبرقی
اجاقگاز
اجاقش کور است
اجامر
اجانب
اجبار
اجبارا
اجباری
اجباری و غیر طبیعی
اجتماع
اجتماع ترس
اجتماع ستیز
اجتماع سیاسی
اجتماع کردن
اجتماع گریز
اجتماعی
اجتماعی - اقتصادی
اجتماعی کردن
اجتناب
اجتنابپذیر
اجتناب کردن
اجتنابناپذیر
اجتناب ناپذیرانه
اجتناب ناپذیری
اجتهاد
اجتهاد کردن
اجتهاد نامه
اجحاف
اجحاف آمیز
اجحاف کردن
اجحاف کردن به
اجحافگر
اجداد
اجدادی
اجر
اجر ختایی
اجر دادن
اجرا
اجرا سوگند
اجرا کردن
اجرا کردن با زور
اجرا کردن تنبیه
اجرا کردن رنگ زمینه
اجرا کردن قانون
اجرا کردن نمایش
اجرا کننده
اجرائی
‹
1
2
...
10
11
12
13
14
15
16
...
35
36
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی