جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "س" (صفحه 3)
سالمند
سالمندترین
سالمندی
سالمون
سالمونلا
سالن
سالن استراحت
سالن استراحت در سرسرای هتل
سالن اصلی فرودگاه
سالن انتظار
سالن بزرگ رقص
سالن پر
سالن تئاتر مدور
سالن حمام آفتاب
سالن دار
سالن زیبایی
سالن سینما
سالن عمومی
سالن غذاخوری
سالن کارخانه
سالن ماساژ
سالن مسافران در کشتی
سالنامه
سالنامه راهنمای نیایش های روزانه
سالنما
سالنمای دیواری
سالنمای رومیزی
سالواره
سالوس
سالوس کردن
سالوولاتیل
سالی دوبار
سالی یک بار
سالیان دراز
سالیانه
سام
سامان
سامان بخشی
سامان بخشی کردن
سامان بخشیدن
سامان بندی کردن اسناد
سامان دادن
سامان دار
سامان دهنده
سامان گران
سامان گرفتن
سامان مند
سامان مند کردن
سامان مندی
سامان ناپذیر
سامان یافتن
سامان یافته
ساماندهی
ساماندهی تازه
ساماندهی کردن
سامانگر
سامانگری
سامانگری کردن
سامانه
سامبا
سامخ
سامره
سامری
سامری نیکو
سامریم
سامسون
سامع
سامعه
سامعه داشتن
ساموآ
ساموئل کلمنز
ساموسا
سامه
سامه ها
سامی
سان
سان دادن
سان دیدن
سان سواره نظام
سان مارینو
سانت
سانتاکلاز
سانتوره
سانتی گرم
سانتی لیتر
سانتیاگو
سانتیگراد
سانتیگرام
سانتیم
سانتیمتر
سانحه
سانحه پذیر
ساندویج دوقلو
ساندویچ
ساندویچ بزرگ
ساندویچ دراز
ساندویچ فروشی
ساندویچ کباب اسلامبولی
ساندویچ کوکتل
ساندویچی
ساندی
ساندیگو
سانس
سانسور
سانسور اخلاقی
سانسور کردن
سانسور کننده
سانسور گرایی
سانسورچی
ساو
ساو پرداز
ساوانا
ساور کراوت
ساوربراتن
ساوس
ساوی
سای
سایا
سایا بودن
سایان شدن
سایبان
سایبان اتومبیل
سایبان کرباسی
سایبرنتیک
سایر
سایرکتابها
سایرین
سایز
سایز کوچک
سایش
سایش گر
سایشکاه
سایشی
سایمتیدین
سایند
ساینده
سایه
سایه افکن
سایه افکن شدن بر
سایه افکن کلاه
سایه افکندن
سایه افکندن بر
سایه انداختن
سایه انداختن با خطوط متقاطع
سایه انداختن با خطوط موازی
سایه انداز
سایه اندازی
سایه اندازی با خطوط متقاطع
سایه اندازی با خطوط موازی
سایه بان اتومبیل
سایه پرورده
سایه چشم
سایه چم
سایه دار
سایه دار بودن
سایه دار کردن
سایه داری
سایه رنگ
سایه روشن
سایه روشن در قلمزنی
سایه روشن سازی کردن با رسم خطوط موازی و متقاطع
سایه روشن کردن
سایه روشنک
سایه زدن
سایه زنی
سایه سیاره
سایه شکل دار
سایه کم رنگ
سایه کوهی
سایه گستر
سایه گون
سایه مانند
سایه نشین
سایه وار
ساییدگی
ساییدگی پیدا کردن کفش
ساییدن
ساییدن کفش
ساییدن محکم
ساییده شدن
ساییده کردن
سئانس
سئوال
سئوال پیچ کردن
سئول
سبا
سباب
سبابه
سبات سنگین
سباتی
سباط
سباع
سباعی
سبب
سبب استحکام
سبب بدبختی
سبب بودن
سبب تباهی
سبب درد و رنجوری بودن
سبب دردسر
سبب دلسردی
سبب روسیاهی
سبب ساز
سبب شدن
سبب شناختی
سبب شناسی
سبب فروش شدن
سبب مرگ
سبب نومیدی
سببی
سببیت
سبت
سبحان
سبحان الله
سبحه
سبد
سبد بچه
سبد بزرگ
سبد زباله
سبد سوزن و نخ
سبد کاغذ
سبد کوچک و مسطح
سبد لباس های چرک
سبد ماهیگیری
سبدبافی
سبدوار به هم وصل کردن
سبدی
سبز
سبز آبی فام
سبز رنگ
سبز روشن
سبز زیتونی
سبز شدن
سبز شدن مثل گیاه
سبز کردن
سبز کلاهان
سبز مایل به آبی
سبز مایل به زرد
سبز و خرم
سبز و خرمی
سبزچمنی
سبزسان
سبزفام
سبزفامی
سبزقبا
سبزنیه
سبزه
سبزه تند
سبزه زار
سبزه قبا
سبزه مار
سبزی
سبزی پاک کردن
سبزی پاک کن
سبزی پختنی
سبزی چاشنی
سبزی خام خرد کرده با سس
سبزی خوردن
سبزی دار
سبزی فروش
سبزی کاری
سبزیجات
سبزینه
سبستن
سبط
سبع
سبع سازی
سبع شدن
سبع کردن
سبعانه
سبعه هفتگانه
سبعیت
سبق
سبق بردن
سبقت
سبقت جستن بر
سبقت طلبی
سبقت گرفتن
سبقت گرفتن در رانندگی
سبقت گرفتن در مسابقه
سبک
سبک آرایش گیسو
سبک آشپزی
سبک آواز
سبک اسلحه
سبک ایونیک
سبک باد
سبک بار کردن خود
سبک باروک
سبک بازسازی
سبک بال شدن
سبک بال کردن
سبک بخیه زنی
سبک پرتصنع و پوچ
سبک چاپ
سبک چیزی را تعیین کردن
سبک حقوقی
سبک دست
سبک دست نویسی
سبک دستنویسی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی