جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ع" (صفحه 5)
عقب مانده
عقب نشستن
عقب نشینی
عقب نشینی کردن
عقب نشینی نامنظم
عقب و جلو کار گذاشتن
عقبدار
عقبکی
عقبگرد کردن
عقبه
عقبه سپاه
عقبی
عقد
عقد بستن
عقد کردن
عقدکنان
عقدنامه
عقدنمازبستن
عقده
عقده ادیپوس
عقده الکترا
عقده حقارت
عقده کهتری
عقده گشا
عقدی
عقرب
عقرب کژدم
عقربک
عقربه
عقربه دار
عقربه دقیقه شمار
عقربه ساعت شمار
عقربه قطب نما
عقربه کوچک ساعت
عقربه مغناطیسی
عقل
عقل سلیم
عقل کل
عقل معاش
عقل و درایت
عقل و شعور
عقلا
عقلائ
عقلائی
عقلانی
عقلانی جلوه دادن
عقلانی کردن
عقلی
عقلیون
عقوبت
عقوبت کردن
عقیدتی
عقیده
عقیده اکثریت قریب به اتفاق
عقیده اهل فن
عقیده خود را عوض کردن
عقیده داشتن
عقیده سیاسی
عقیده غلط
عقیده غیر علمی
عقیده قدیمی و مردود
عقیده کلی
عقیده معمول
عقیده مند
عقیدهی کلی
عقیق
عقیق سلیمانی
عقیق قرمز
عقیق مانند
عقیق یمانی
عقیم
عقیم بودن
عقیم سازی
عقیم سازی مرد
عقیم شدگی
عقیم کردن
عقیم کردن جانور ماده
عقیم کردن مرد
عقیم گذاردن
عقیم گذاشتن
عقیم ماندن
عکا
عکاس
عکاسان
عکاسخانه
عکاسی
عکس
عکس العمل
عکس العمل افراط آمیز نشان دادن
عکس العمل داشتن
عکس العمل نشان دادن
عکس انداختن
عکس با اشعه ایکس
عکس با دوربین کوچک
عکس بردار
عکس برداران
عکس برداری
عکس برداری آهسته
عکس برداری از پستان
عکس برداری کردن
عکس برداشتن
عکس برگردان
عکس بزرگ شده
عکس پر و پاچه
عکس پردازی
عکس پستان با اشعه ایکس
عکس جانی
عکس چاپی
عکس دار
عکس دور دست نما
عکس دیواری
عکس رتوش شده
عکس فوری
عکس کشی
عکس گراوری
عکس گرفتن
عکس گرفتن با دوربین فوری
عکس گرفتن با دوربین کوچک
عکس گرفتن با عدسی دور نما
عکس گرفتن مجدد
عکس مانند
عکس متهم
عکس مرد خوش هیکل و لخت
عکس مرد خوش هیکل و نیمه لخت
عکس منظره
عکس نیم قد
عکس وصله ای
عکسی
عکسی که روی صفحه آهنی ثبت شده
علائالدین
علائبلندی
علائم تشخیص
علائم حیاتی
علاج
علاج بخش
علاج پذیر
علاج قطعی
علاج کردن
علاج ناپذیر
علاج همه دردها
علاجی
علاف
علاقمند
علاقمند به
علاقمند به اسبدوانی
علاقمند به خانه و خانواده خود
علاقمند به گپ زنی
علاقمند به معما گویی
علاقمند به واقعیات
علاقمند کردن
علاقه
علاقه بند
علاقه بندی
علاقه به خوراکی های شیرین
علاقه دو طرفه
علاقه شدید
علاقه شدید داشتن
علاقه مفرط به مد و چیزهای روز
علاقه مند
علاقه نشان دادن
علامات
علامت
علامت ایست
علامت با چراغ
علامت با چشم
علامت بر پوست درخت
علامت بعلاوه
علامت بودن
علامت پیروزی
علامت تجارتی
علامت ترسو بودن
علامت تشدید را گذاشتن
علامت تعجب
علامت تفریق
علامت جمع
علامت حرفه ای
علامت خطر
علامت خیشومی
علامت دادن
علامت دادن با تکان دادن پرچم
علامت دادن با تکان دادن دست
علامت دادن با چشم
علامت دادن با حرکت
علامت دادن با سوت زدن
علامت دونت کامل
علامت دهنده
علامت رفع خطر
علامت سوال
علامت صنفی
علامت ضرب
علامت فشار هجا
علامت فلاکت
علامت فلش
علامت گذار
علامت گذاری نشده
علامت گذاشتن
علامت مد
علامت مساوی
علامت مشخصه
علامت مقام
علامت نقل قول
علامگی
علامه
علامه دهر
علانیتا
علانیه
علاوه
علاوه بر
علاوه بر آن
علاوه بر این
علاوه بر دروس
علاوه بر نیاز
علاوه براین
علاوه شدن
علاوه کردن
علایق
علایق مالی
علت
علت اصلی
علت العلل
علت بخشودگی
علت بودن
علت جنگ
علت جویی کردن
علت سرنگونی
علت شناسی
علت نابودی
علت نارضایتی
علت نمایی
علت وجود
علتی
علف
علف انگشتی
علف بر
علف بریدن و خشکاندن
علف بوریا
علف پر پشت
علف تگرگی
علف جارو
علف چر
علف چین
علف خر
علف خشک
علف خنازیر
علف دادن
علف دریایی
علف شوره
علف شیطان
علف قورباغه
علف کش
علف گربه
علف ماه
علف نخودی
علف هرزه
علفخوار
علفدار
علفزار
علفی
علقه
علقه مضقه
علک
علک رومی
علم
علم آفرینش
علم اجتماع
علم احداث جنگل
علم اخلاق
علم ادب
علم ارسال عکس از فاصله های دور
علم اصلاح نژاد
علم اقتصاد
علم الاخلاق
علم امراض حلق
علم پرتاب موشک
علم تعلیم
علم تعیین مسیر برای کشتی
علم تغذیه
علم تلگراف
علم جراحی استخوان
علم جنگ
علم جوی هوسی
علم حساب
علم حقوق
علم خانه داری
علم دریانوردی
علم دینامیک
علم ژنتیک
علم ساختن موشک
علم ساختن نقشه
علم ساختن و پرواز هواپیماها
علم سیاست
علم شدن
علم شناسی
علم شنگه
علم شیمی
علم عصب شناسی
علم عکس برداری از راه دور
علم غیب
علم فروش
علم فیزیک
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی