امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Depositor

dɪˈpɑːzɪtər dɪˈpɒzɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
کسی که پول در بانک می‌گذارد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Depositors had formed a line in front of the window.
- افرادی که پول به حساب گذاشته بودند، جلو گیشه صف کشیده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد depositor

  1. noun
    Synonyms: patron, creditor, contributor, donor, payee, investor, account, bank customer
    Antonyms: treasurer, receiver, bursar

ارجاع به لغت depositor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «depositor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/depositor

لغات نزدیک depositor

پیشنهاد بهبود معانی