امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Discreet

dɪˈskriːt dɪˈskriːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    discreeter
  • صفت عالی:

    discreetest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
بااحتیاط، دارای تمیز و بصیرت، باخرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Be discreet and do not refer to her being an orphan!
- محتاط باش و اشاره‌ای به یتیم بودن او نکن!
- Her discreetness saved us all from embarrassment.
- پرواگری او همه‌ی ما را از شرمندگی نجات داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discreet

  1. adjective cautious, sensible
    Synonyms: alert, attentive, awake, cagey, calculating, careful, chary, circumspect, civil, conservative, considerate, controlled, diplomatic, discerning, discriminating, gingerly, guarded, having foresight, heedful, intelligent, judicious, like a clam, moderate, noncommittal, not rash, observant, on lookout, politic, precautious, prudent, reasonable, reserved, restrained, safe, sagacious, strategic, tactful, temperate, thoughtful, vigilant, wary, watchful, wise, worldly-wise
    Antonyms: careless, foolish, incautious, indiscreet, rash, reckless, thoughtless, uncareful, undiscerning

ارجاع به لغت discreet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discreet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/discreet

لغات نزدیک discreet

پیشنهاد بهبود معانی