امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Distress Signal

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پیام کمک، سیگنال خطر، علامت اضطرار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The pilot sent out a distress signal before the plane crashed.
    - خلبان پیش از سقوط هواپیما علامت اضطرار ارسال کرد.
    - The airline confirmed that no distress signal was sent.
    - خطوط هوایی تأیید کرد که هیچ علامت اضطراری ارسال نشده است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد distress signal

    1. noun internationally recognized signal requesting help
      Synonyms: Mayday, SOS, alarm, burglar alarm, call for help, danger signal, fire alarm, flare, mayday, notice to mariners, signal of distress, warning signal

    ارجاع به لغت distress signal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «distress signal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/distress-signal

    لغات نزدیک distress signal

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند