گذشتهی ساده:
servicedشکل سوم:
servicedسومشخص مفرد:
servicesوجه وصفی حال:
servicingشکل جمع:
servicesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کارمندان و سیاستکاران وزارت امور خارجهی هر کشور، خدمت سیاسی
مستخدمی سیاسی
در خدمت کسی
مفید، کمککننده
کارمزد، کمیسیون
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «service» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/service