جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "د" (صفحه 24)
دوغاب زدن
دوفتیله ای
دوفلزی
دوقاب
دوقاب قطب نما
دوقدمن
دوقطبی
دوقطعه ساز
دوقلو
دوقلوی به هم چسبیده
دوقلوی پیوسته
دوقولو
دوقولی
دوک
دوک اعظم
دوک دیس
دوک ره
دوک سره
دوک مانند
دوک نشین
دوک واره
دوکاره
دوکاری
دوکپه
دوکپهای
دوکرانه
دوکسان
دوکمانه
دوکور
دوکوهانه
دوکی
دوگان
دوگان سازی کردن
دوگانسازی
دوگانگی
دوگانگی ایجاد کردن
دوگانگی جهان
دوگانگی گوهر جهان
دوگانه
دوگانه انگاری
دوگرایی
دوگنجایشی
دول
دول بزرگ
دولا
دولا پهنا
دولا تاب
دولا دولا
دولا شدن
دولا شدن از خنده
دولا شدن از درد
دولا کردن
دولا کردن لبه ی پتو
دولا کردن لبه ی ملافه
دولاب
دولابچه
دولابی
دولاچنگ
دولاشدگی
دولاگرد
دولایه
دولایی
دولبند
دولبه
دولبی
دولپ کپل
دولپه
دولپه ای
دولت
دولت آمریکا
دولت امریکا
دولت انگلیس
دولت بد
دولت بهزی گرای
دولت پوشالی
دولت روسیه
دولت ستیزی
دولت سرا
دولت شوروی
دولت قیم
دولت گرا
دولت گرایی
دولت محلی
دولت ملی
دولت موقت
دولت واتیکان
دولتمرد
دولتمرد با نفوذ
دولتمرد سالخورده
دولتمرد مهتر
دولتمردی
دولتمند
دولتمند کردن
دولتمندی
دولتی
دولتی کردن
دولچه
دولمن
دولمیت
دولنبر کون
دولنگه
دولو
دولوکس
دولول
دوم
دوم آنکه
دوم باره
دوم شخص
دوم شدن
دوما
دومحوره
دومرتبه
دوموج دارای بسامدهای مختلف را به هم آمیختن
دومی
دومی ندارد
دومیان
دومین
دومینیکا
دون
دون اتمی
دون پایگی
دون پایه
دون پایه تر
دون پایه ترین
دون پرور
دون پندار
دون پندارانه
دون پنداری
دون پنداشتن
دون تر
دون ترین
دون دون
دون روال
دون سازی
دون شان
دون شماری
دون شمردن کسی
دون کردن
دون کردن خود
دون مقام اوست
دون همت
دونات
دونات تابدار
دونام
دونامی
دوندگی
دوندگی کردن
دونده
دونده با گام آهسته
دونده صحرایی
دونده غیر مجاز
دونده مسابقه دو با مانع
دونده یک مایل
دونگی
دونوازنده
دونویسه
دونویسه ای
دونی
دونیم
دونیم کردن
دوهزاروکسری
دوهفتگی
دوی ماراتن
دویدن
دویدن با قدم آهسته
دویدن با گام های کوتاه و تند
دویدن به بیس دیگر به طور غافلگیر کننده
دویدن تند
دویدن توی حرف
دویدن توی حرف دیگران
دویدن و جاخالی دادن
دویست
دویست سال یکبار
دویست ساله
دویستم
دویستمین سالگرد
دویه
دویی
ده
ده انگشتی
ده برابر
ده تا
ده چندان
ده دهی
ده سال
ده سال یکبار
ده ساله
ده ضلعی
ده عدد
ده فرمان
ده گوش
ده مرتبه
ده میلیون
ده نشین
ده نیم
ده واحدی
ده وجهی
ده ورزشی
ده هزار
ده یک
دهات
دهاتی
دهاتی کردن
دهاتی مانند
دهاتی منش
دهاتی منشانه
دهاتی منشی
دهاتی وار
دهاتی واری
دهار تنگ و عمیق
دهان
دهان آب انداز
دهان اژدر
دهان باز
دهان بسته
دهان بند
دهان بند زدن
دهان بند زدن به
دهان پر
دهان درون
دهان درونی
دهان دره
دهان دره کردن
دهان دریدگی
دهان دریده
دهان سوز
دهان سوی
دهان شوی
دهان شویه
دهان غره
دهان گشایی
دهان گشودن
دهان گیر
دهان لق
دهان لقی
دهان لقی کردن
دهان منقار مانند
دهان و پایین گونه ها
دهانچه
دهانگاه ساز بادی
دهانه
دهانه آتشفشان
دهانه افسار اسب
دهانه باجه
دهانه باریک
دهانه تفنگ
دهانه چاهک
دهانه حنجره
دهانه رود
دهانه سلاح آتشین
دهانه شیر آب
دهانه شیر سماور
دهانه فلزی
دهانه لوله سلاح
دهانه منقار مانند
دهانی
دهانی تلفن
دهخدا
دهدار
دهدهی کردن
دهر
دهره
دهری
دهستان
دهش
دهشت
دهشت آفرین
دهشت افزا
دهشت انگیز
دهشت زده
دهشت زده کردن
دهشتناک
دهشگر
دهشگری
دهشگری کردن
دهشمند
دهشمندی
دهقان
دهقان وار
دهقان واری
دهقانی
دهکده
دهکده بسیار کوچک
دهکده سیاه پوستان
دهگان
دهگان پستایی
دهگانان
دهگانسرا
دهگانه
دهل
دهل زدن
دهل زنه
دهل نواز
دهلی
دهلی نو
دهلیز
دهلیز کشتی
دهم
دهمست
دهمی
‹
1
2
...
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی