جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "م" (صفحه 16)
مزاج گویی
مزاجی
مزاح
مزاح آمیز
مزاح انگیز
مزاح کردن
مزاحم
مزاحم بودن
مزاحم شادی دیگران
مزاحم شدن
مزاحم کار کسی شدن
مزاحمت
مزاحمت ایجاد کردن
مزاحمت و سرو صدا ایجاد کردن
مزار
مزارع
مزارعه
مزامیر
مزامیر داوود
مزاوجت
مزایا
مزایای جنبی
مزایای علاوه بر مزد
مزایای محل خدمت
مزایده
مزایده گر
مزبور
مزج
مزجات
مزخرف
مزخرف در مورد سخن
مزخرف در مورد نوشته
مزخرف!
مزخرفات
مزد
مزد بگیر
مزد پایه
مزد پس از کسر مالیات و غیره
مزد دادن
مزد کافی برای زیستن در رفاه نسبی
مزد کمینه
مزد گیر
مزد نکول شده
مزدآور
مزدپردازی
مزدکار
مزدوج
مزدور
مزدور ناو
مزدوروار
مزدوری
مزدوری کردن
مزدها و حقوق ها
مزدیستی
مزر
مزراق
مزرعه
مزرعه اجاره ای
مزرعه اشتراکی
مزرعه برنج
مزرعه بزرگ
مزرعه تفریحی
مزرعه دامداری
مزرعه صیفی کاری
مزرعه کوچک
مزرعه گاوداری
مزروع
مزروعی
مزعفر
مزغل
مزغل دار کردن دیوار دژ و قصر
مزغل در دیوار دژ
مزکی
مزلف
مزمار
مزمدار
مزمزه
مزمزه کردن
مزمزه کردن آبگونه
مزمزه کننده
مزمن
مزمور
مزور
مزورانه
مزوزوییک
مزون
مزه
مزه آب نباتی به نام باتراسکاج
مزه بخش
مزه بخصوص دادن
مزه بخصوص داشتن
مزه تند
مزه چیز بخصوص را داشتن
مزه دادن
مزه دار کردن
مزه داشتن
مزه دهان کسی را فهمیدن
مزه قوی و خوشایند
مزه کردن
مزه گر
مزه مشخص
مزیت
مزیت دادن
مزیت رقابتی
مزید
مزیدن
مزیله
مزین
مزین بودن
مزین به پر
مزین به لباس
مزین بیش از حد
مزین سازی
مزین کردن
مژدگانی
مژدگانی دادن
مژده
مژکدار
مژگان
مژه
مس
مس و نیکل
مسائ
مسائل
مسائل کسبی
مسابقات المپیک
مسابقات نیم پایانی
مسابقه
مسابقه آشپزی
مسابقه آغازین
مسابقه اتومبیل رانی در جاده های قرق شده
مسابقه اتومبیلرانی
مسابقه اسب دوانی صحرایی
مسابقه اسب های دو ساله
مسابقه اسبدوانی ویژه اسب های سه ساله
مسابقه استقامت
مسابقه اضافی برای تعیین برنده در مسابقات مساوی
مسابقه امدادی
مسابقه املا
مسابقه با کیسه
مسابقه برگشت
مسابقه بزرگ
مسابقه پایانی برای تعیین تیم قهرمان
مسابقه پر حرارت و شادمانی
مسابقه پنج گانه
مسابقه تعادلی
مسابقه حذفی
مسابقه دادن
مسابقه دادن برای سنجش شتاب
مسابقه دو با دورخیز
مسابقه دو برنده ای
مسابقه دو صحرایی به کمک قطب نما
مسابقه دوگانه
مسابقه دهندگان
مسابقه دهنده
مسابقه سواران نیزه دار
مسابقه شتاب
مسابقه صحرایی موتور سیکلت های سبک
مسابقه طناب کشی
مسابقه فوتبال
مسابقه فوتبال بین دو تیم محلی
مسابقه قایقرانی
مسابقه قایقرانی در شهر ونیز
مسابقه قلابی
مسابقه قهرمانی
مسابقه کشتی
مسابقه گزینش
مسابقه مشت زنی حرفه ای
مسابقه مهارت در کاری
مسابقه نهایی
مسابقه نیزه جنگی
مسابقه ی دو
مسابقهای
مسابقهی آزاد
مساجد
مساح
مساحت
مساحت کردن
مساحتی
مساحی
مساحی کردن
مساعد
مساعد از نظر خدایان و نیروهای آسمانی
مساعد بودن
مساعدت
مساعدت کردن
مساعدتر کردن
مساعدترین
مساعده
مساعده دادن
مساعی
مسافت
مسافت بر حسب مایل
مسافت پرواز
مسافت پیاده روی
مسافت پیما
مسافت سنج
مسافت کم
مسافت یاب
مسافر
مسافر آخر هفته
مسافر ایستاده
مسافر ایستاده در اتوبوس
مسافر ایستاده در مترو
مسافر بر
مسافر تاکسی
مسافر رایگان
مسافر رسانی شهری
مسافر قاچاق
مسافر مخفی
مسافر مکرر
مسافران
مسافران قاچاق
مسافربر
مسافربری
مسافرت
مسافرت برای شکار
مسافرت به جای مقدس
مسافرت به خرج دولت
مسافرت پیاده
مسافرت دریا
مسافرت دریایی
مسافرت دوسره
مسافرت سفر دریایی
مسافرت کردن
مسافرت کردن با زحمت
مسافرخانه
مسافرخانه ارزان
مسافرخانه چی
مسافرخانه دار
مسافری
مساکن
مساکین
مسالح
مسالک
مسالمت
مسالمت آمیز
مسام
مسام در پوست انسان و جانوران و گیاهان
مسامات
مسامحه
مسامحه آمیز
مسامحه کار
مسامحه کردن
مسامحه کننده
مسامحه گر
مساوات
مساوات برقرار کردن
مساوات طلب
مساوی
مساوی بودن
مساوی بودن با
مساوی در شمار
مساوی در مسابقه
مساوی در مقدار
مساوی در میزان
مساوی سازی
مساوی شدن
مساوی شدن در مسابقه
مساوی کردن
مساوی کردن مسابقه
مساهله
مسایل اولیه
مسایل ریاضی را حل کردن
مسایل مربوط به دوران رشد
مسئلت
مسئلت کردن
مسئله
مسئله آفرین
مسئله ای
مسئله بغرنج
مسئله جنبی
مسئله حل شدنی
مسئله خوشایند
مسئله دشوار
مسئله شخصی
مسئله گیج کننده
مسئله مانند
مسئله مورد توجه
مسئله مهم
مسئله وار
مسئول
مسئول آگهی های تجاری
مسئول تام الاختیار
مسئول حمل برانکار
مسئول دانستن
مسئولان امور
مسئولیت
مسئولیت اجتماعی
مسئولیت بار کسی کردن
مسئولیت محدود
مسبار
مسبار کردن
مسبب
مسبع
مسبوق
مسبوق بودن
مست
مست از باده پیروزی
مست بازی
‹
1
2
...
13
14
15
16
17
18
19
...
34
35
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
خط شیار
خفت عقل
خلع کسوت کردن
خلوت شکنی
خم کردنی
خموشگری کردن
خمیده شدن
خوابکی بودن
خواهکاره
خود بزرگ شمار
خود را خفیف کردن
خود پدافند
خودآئینی
خودآموز
خوداتکا
خودانگیزانه
خودایمن
خودپوش
خودپیشاوری
خوراک پیک نیک
خورشید ماهی
خورگرفت کردن
خوش آمدگری
خوش بنیه گی
خوشبینی گرایی
خوشکامساز
خون روش داشتن
خونخوار شدن
خونرنگزا
خیره چشمی
خیززدن
خیزش موشک