جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ه" (صفحه 8)
هنولولو
هو
هو انداختن
هو به هو
هو پیچیدن
هو داشتن
هو و جنجال
هو-
هوا
هوا ـ فضا
هوا آشوب
هوا ابر است
هوا از بینی خارج کردن بافشار و صدا
هوا به دریا
هوا به زمین
هوا به هوا
هوا پالا
هوا پرست
هوا پس است
هوا پویا
هوا پویایی شناسی
هوا خواه جیمز دوم و بازماندگان او
هوا خواه دیرین
هوا خواهی
هوا خواهی کردن
هوا خوردن
هوا دادن
هوا دار حق رای بانوان
هوا داری از اتحادیه ها
هوا دهنده
هوا دهی
هوا دیده
هوا رزم
هوا زده
هوا زده شدن
هوا سپهر
هوا کردن
هوا کردن بادبادک
هوا کیهان
هوا کیهانی
هوا لغز
هوا لغز شده
هوا و دریای آرام
هوا و هوس
هوائی
هوائی زدن
هوابرد
هوابند
هوابندی شده
هواپیما
هواپیما بر
هواپیما ربایی کردن
هواپیما زن
هواپیماربا
هواپیماسازی
هواپیماهای تقویتی
هواپیمای آب نشین
هواپیمای ارباس
هواپیمای باری
هواپیمای بی موتور
هواپیمای تفریحی
هواپیمای توربوجت
هواپیمای جت
هواپیمای جت باربر
هواپیمای جت مسافربر
هواپیمای دربستی
هواپیمای دریانشین
هواپیمای دریایی
هواپیمای دو باله
هواپیمای دوباله
هواپیمای سه باله
هواپیمای شکاری
هواپیمای مسافربر
هواپیمای مسافربری
هواپیمایی
هواخواه
هواخواه افزودن بر اختیارات دولت فدرال
هواخواه پروپا قرص
هواخواه جدا شدن ایالت های جنوبی از بقیه ایالات متحده امریکا
هواخواه صلح و تشنج زدایی
هواخواهان
هواخوردگی
هواخوری
هوادار
هوادار آزاد سقط جنین
هوادار آیین نیایشی سنتی
هوادار اجرای خودسرانه قانون
هوادار احتراز از مشروبات الکلی
هوادار ارتش سالاری
هوادار استقلال در انقلاب امریکا
هوادار اعطای حق رای
هوادار انگلستان در جنگ های استقلال امریکا
هوادار برنده
هوادار بودن
هوادار بینش جهانی
هوادار پر و پا قرص
هوادار تیول داری
هوادار جداسازی مذهبی
هوادار جداسازی نژادی
هوادار حزب فدرالیست و اصول آن
هوادار حزب لیبرال
هوادار حفظ محیط زیست
هوادار حقوق زنان
هوادار حکومت
هوادار حکومت اکثریت
هوادار دو آتشه
هوادار دولت مرکزی در جنگ های داخلی امریکا
هوادار فیدل کاسترو
هوادار متعصب
هوادار مکتب پول گرایی
هوادار منع تولید و فروش و مصرف نوشابه های الکلی
هوادار نابرابری مرد و زن
هوادار نظام پادشاهی
هوادار نظام سرمایه داری
هوادار نظام فدرال
هواداران
هواداران خود را منصوب کردن
هواداری
هواداری از حق رای زنان
هواداری از دولت
هواداری از نظام پادشاهی
هواداری از نظام فدرال
هواداری شدید
هواداری کردن
هواداری کردن از
هوار
هوار شدن
هوار کردن از درد
هوار کردن از غم
هوار کشیدن
هواراه
هوارسان
هوارسانی
هوارسانی کردن
هوازدگی
هوازی
هواسر
هواسر دستی
هواسنج
هواشناس
هواشناسی
هواکش
هواکش دار کردن
هواکش کرکره ای
هواکش واگن مسافری
هواکشی
هواگرفتگی
هواگیر
هوام
هواناو
هواناو بادکنکی
هوانورد
هوانوردی
هوانه
هوانیروز
هواویزه
هوای ابری و بارانی و سرد
هوای اتاق را عوض کردن
هوای بارانی
هوای بد
هوای تازه
هوای خشک و ملایم پاییز
هوای خفه
هوای خفه در اتاق
هوای زیر صفر درجه
هوای سرد
هوای کثیف
هوای کهنه
هوای کهنه و کثیف
هوای گرگ و میش
هوای گرم طولانی
هوای گرم و مطبوع در اتاق
هوای منقلب
هوای یخبندان
هوایش
هوایی
هوبره
هوت کشیدن
هوتخش
هوتخش پارک
هوتخش گرایی
هوتخشان
هوتخشانه
هوتخشگر
هوتخشی
هوتخشی شدن
هوتخشی کردن
هوتک
هوچی
هوچی بازی
هوچی گری
هوچی گری سیاسی
هود
هودج
هوده
هوده دار
هوده گزینش
هور
هورا
هورا کشیدن
هورا!
هورمون
هورمون زایش انگیز
هورمون مردی
هورمونی
هوز
هوس
هوس آمیز
هوس انگیز
هوس باف
هوس بافانه
هوس بافی
هوس بافی کردن
هوس داشتن
هوس راندن
هوس شدید
هوس کردن
هوس نامه
هوسباز
هوسبازانه
هوسبازی
هوستونیا
هوسران
هوسرانی
هوسناک
هوسی
هوسی بودن
هوش
هوش اختراع
هوش از سر بردن
هوش بهر
هوش رفتگی
هوش سرشار
هوش ماشینی
هوش مصنوعی
هوش نمایی خیره کننده
هوشبر
هوشبری
هوشبری کردن
هوشدار کردن
هوشکار
هوشکاری
هوشمند
هوشمندانه
هوشمندی
هوشنگ
هوشی
هوشیار
هوشیار شدن
هوشیاری
هوشیعانا
هوکردن
هوگان
هول
هول انگیز
هول خوردن
هول زده شدن
هول زده کردن
هول شدن
هول کردن
هول ناگهانی
هول هولکی
هولا
هولاهوپ
هولناک
هولناک و تنفر انگیز
هولوسن
هولوگرافی
هولوگرام
هوم
هوم پلایت
هوم ران
هوم ران زدن
هوم!
هومئوپاتی
هومر
هومری
هونتا
هوو
هوه چوبه
هوهو
هوهو کردن جغد
هوهو کننده
هوی
هوی و هوس
هویت
هویت نویسنده
هویج
هویج رنگ
هویج فرنگی
هویدا
هویدا بودن
هویدا سازی
هویدا شدن
هویدا شدن دوباره
هویدا کردن
هویدایی
هویزه
هویه
هی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی