جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "پ" (صفحه 10)
پروب
پروبال آراستن پرنده
پروپا قرص
پروپاگاندا
پروپان
پروپن
پروپیلن
پروت ستان
پروتاکتینیم
پروتئین
پروتست
پروتستان
پروتو پلاسم
پروتوپلاسمی
پروتون
پرود
پرود شناس
پرود شناسی
پرود گرفتن
پرود گیر
پرود گیری
پرودخوراک
پرودی
پرودین
پروراندن
پروراندن گیاه و جانور
پرورد
پرورد شناس
پرورد شناسی
پروردگار
پروردگاه
پروردگر
پروردگری
پروردن
پروردن چرم و توتون
پروردن در خاطر
پروردن در درون خود
پروردن در فکر خود
پروردن در کندو
پروردن نوع ویژه ای از حیوان یا گیاه
پروردنی
پرورده
پرورده شدن
پرورده کردن
پروردی
پرورش
پرورش اندام
پرورش انگور
پرورش باز شکاری
پرورش چهارپایان
پرورش دادن
پرورش دهنده
پرورش دهنده زنبور عسل
پرورش زنبور عسل
پرورش کرم ابریشم و تولید ابریشم
پرورش گاو شیرده
پرورش گل
پرورش یافتن
پرورشگاه
پرورشگاه آزادی
پرورشگاه پرندگان پادراز
پرورشگاه زنبور عسل
پرورشگاه سگ
پرورشگاه گیاه
پرورشگاه ماهی
پرورشگاه یتیمان
پرورشگر
پرورنده
پروره
پروره ای
پروره گیری
پروز
پروزی
پروژسترون
پروژکتور
پروژکتور آموزشی
پروژه
پروس
پروست
پروفسور
پروکائین
پروکسید
پرولع
پرولع برای خوراک
پرولوگ
پرونده
پرونده دادخواهی
پرونده دار
پرونده دان
پرونده در شهربانی
پرونده سازی
پرونده سازی کردن
پرونده کردن اوراق و مدارک
پروهان
پروهان سازی
پروهانی
پرویختن
پرویزن
پرویزنی
پرویش
پرویشگر
پروین
پره
پره تراش
پره چرخ
پره چرخ دوچرخه
پره درشکه
پره شمشیر
پرها
پرهارت و پورت
پرهازه
پرهای خود را سیخ کردن
پرهای گردن خروس
پرهراس
پرهرج و مرج
پرهزینگی
پرهزینه
پرهمهمه
پرهنگه
پرهوادار
پرهون
پرهون برونی
پرهون پار
پرهونسان
پرهونش
پرهونگردی کردن روی دایره
پرهونه
پرهونی
پرهیاهو
پرهیاهو و مهارنشدنی
پرهیب
پرهیبت
پرهیجان
پرهیجان ترین یا بحرانی ترین نقطه
پرهیخت ناپذیر
پرهیختار
پرهیختگر
پرهیختن
پرهیز
پرهیز از جماع
پرهیز از مقاربت جنسی
پرهیز جنسی
پرهیز خوراکی
پرهیز داشتن
پرهیز کردن
پرهیز کننده از جماع
پرهیز ناپذیر
پرهیزاندن
پرهیزاندن با هشدار
پرهیزانه
پرهیزکار
پرهیزکاری
پرهیزگار
پرهیزگاری
پرهیزیدن
پری
پری پیکر
پری جنگلی
پری خوی
پری دریایی
پری شاهرخ
پری که تازه سر از پوست در آورده
پری مانند
پریارایی
پریان
پریتونیت
پریچهر
پریدخت
پریدگی چینی
پریدگی شیشه
پریدن
پریدن از روی
پریدن با سر
پریدن با سر توی چیزی
پریدن به
پریدن به کسی
پریدن به کسی مثل سگ
پریدن توی چیزی
پریدن در آب با سر
پریدن رنگ پارچه
پریدن روی چیزی
پریدن روی چیزی و قاپیدن
پریدن میان صحبت دیگران
پریدن ناگهانی به
پریده رنگ
پریرخ
پریروز
پریز
پریز برق
پریزاد
پریسا
پریسان
پریسایی
پریسکوپ
پریسم
پریش
پریشان
پریشان بودن افکار
پریشان حال
پریشان حالی
پریشان حواس
پریشان خاطر
پریشان خیال
پریشان خیالی
پریشان روزگار
پریشان شدن
پریشان کردن
پریشان کردن گیسو
پریشان کردن موی سر
پریشان کننده
پریشان گفتن
پریشان گویی کردن
پریشانی
پریشب
پریم
پریموس
پرین
پرینتر
پرینتر سه بعدی
پرینیوم
پریود
پریوش
پز
پز دادن
پزآوه
پزا
پزاندن
پزانش
پزاوه
پزتا
پزشک
پزشک بالینی
پزشک خانوادگی
پزشک خانواده
پزشک خانه
پزشک زنان
پزشک سالخوردگان
پزشک شیاد
پزشک عمومی
پزشک قانونی
پزشک قلابی
پزشک کودک
پزشک متخصص آلرژی
پزشک متخصص هوشبری
پزشک مقیم
پزشک یار
پزشکان کلینیک
پزشکی
پزشکی پیران
پزشکی دروغین
پزشکی قانونی
پزشکی کودک
پزشکی هسته ای
پزگ
پزگ زدن
پزنده
پزو
پزی
پزیدن
پژاگن کردن
پژدگی
پژگن
پژگنی
پژمان
پژمردگی
پژمردن
پژمردن گیاه
پژمرده
پژمرده دل
پژمرده شدن
پژمرده کردن
پژنگ
پژنگ باره
پژنگ پذیر
پژنگ گر
پژنگ نگار
پژنگ یافتن مسئله
پژنگر
پژنگه
پژواک
پژواک افزا
پژواک انگیز
پژواک داشتن صدا
پژواک شدن
پژواک شناسی
پژواک صدا
پژواک کردن
پژواک گویی
پژواکی
پژول کردن
پژولش
پژولگر
پژولیدن
پژوه نامه
پژوهش
پژوهش خواستن
پژوهش خواسته
پژوهش خوانده
پژوهش خواه
پژوهش خواهی
‹
1
2
...
7
8
9
10
11
12
13
...
19
20
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی