جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 27)
افت و خیز
افت و خیز کردن
افتادگی
افتادن
افتادن از زندگی
افتادن از سر
افتادن از فعالیت
افتادن از کار
افتادن به
افتادن پر
افتادن پوست
افتادن توپ
افتادن در آب
افتادن مو
افتادن ناگهانی
افتادن ناگهانی و محکم
افتاده
افتاده بر زمین
افتالش
افتان
افتان و خیزان
افتان و خیزان رفتن
افتتاح
افتتاح کردن
افتتاحی
افتتاحیه
افتخار
افتخار آفرین
افتخار کردن به
افتخارآمیز
افتخارا
افتخاری
افترا
افترا آمیز
افترا آمیزانه
افترا بستن
افترا زدن
افترا گفتن
افترائ
افترائ زدن به
افترازنی
افتراق
افتش
افتضاح
افتضاح آمیز
افتضاحآور
افتضاح به بار آوردن
افتضاح کردن
افتکاک
افچه
افد
افدرین
افرا
افراختگی
افراختن
افراخته
افراد
افراد پلیس
افراد دسته بخصوص
افراد ذی نفوذ
افراد و جمع
افراز
افراز کردن
افرازگر
افرازمند
افرازیدن
افراس
افراشتگی
افراشتن
افراشتن پرچم
افراشته
افراط
افراط آمیز
افراطکار
افراطکاری
افراط کردن
افراط کردن در استعمال ماده ظاهر ساز
افراط کننده
افراط گرای
افراط گرایی
افراط و تفریط
افراطی
افراطی بودن
افراطی شدن
افراطی کردن
افراطیگری
افراه
افراهی
افرای قندی
افرند
افرنگ
افروختگی
افروختگی واگراهه
افروختن
افروخته
افروخته تر کردن
افروخته داشتن
افروخته شدن
افروزش
افروزش خودانگیز
افروزک
افروزنده
افروزه
افریقایی
افزار
افزارکار
افزارگان
افزارگان شناسی
افزارگانی
افزارگانی کردن
افزارگر
افزارگری
افزارمند
افزارمند سازی
افزانه
افزایش
افزایش ارزش
افزایش پول در گردش
افزایش تدریجی صدا
افزایش ثروت
افزایش دادن
افزایش شدید یافتن
افزایش قیمت
افزایش مبلغ
افزایش مزد
افزایش ناگهانی دستمزد
افزایش ناگهانی قیمت
افزایش یافتن
افزایش یافتن مقدار
افزایش یافتن نیرو
افزایشی
افزاینده
افزایه
افزود نگاشت
افزودگر
افزودگی
افزودن
افزودن امضا
افزودن بر
افزودن بر سرعت با افزونگر چرخشزا
افزودن بر فشار با افزونگر چرخشزا
افزودن بر نیرو با افزونگر چرخشزا
افزودن به
افزودن به متن
افزودن تبصره
افزودن تدریجی
افزودن تدریجی قدرت
افزودن تدریجی نرخ
افزودن در پایان
افزودن رونق
افزودن شرط اضافی
افزودن شهرت
افزودن قیمت
افزودن مقدار
افزودن میزان آگاهی فرد
افزودن و همزدن
افزودن یک ساعت بر ساعات روز
افزودن یواشکی
افزودنی
افزوده
افزوده بر
افزوده شدن
افزوده شده
افزودی
افزودین
افزون
افزون از
افزون بر
افزون بها
افزون شدن
افزون شدن از
افزونش
افزونه
افزونه ها
افزونی
افزونیدن
افزونیدن در ارج گذاری
افزونیدن در دادن ترفیع
افژولش
افژولگر
افژولنده
افژولیدگی
افژولیدن
افساد
افسار
افسار اسب
افسار کردن
افسار گسیختگی
افسار گسیخته
افسان
افسانه
افسانه زدایی کردن
افسانه سازی کردن
افسانه مانند
افسانهای
افسانی
افسد
افسر
افسر احتیاط
افسر ارشد
افسر پرسابقه
افسر پلیس
افسر دایم
افسر راه
افسر رزمی
افسر رسته اداری
افسر رسته رزمی
افسر ژاپنی
افسر شهربانی
افسر کادر
افسر مامور رساندن پیام های رسمی
افسر نگهبان
افسر نیروی هوایی
افسر وظیفه
افسر ویژه گر توپ و اژدر
افسران
افسران ارشد
افسران پلیس
افسران و سرنشینان کشتی
افسردگر
افسردگی
افسردن
افسرده
افسردهدل
افسرده روان
افسرده روانی
افسرده ساز
افسرده کردن
افسرده کننده
افسرده گر
افسرده و نومید کردن
افسرذخیره
افسری کردن
افسریار
افسنطین
افسوس
افسوس انگیز
افسوس خواندن
افسوس خوردن
افسوس داشتن
افسوس کردن
افسوس که
افسوسمند
افسون
افسون شده
افسون کردن
افسونگر
افسونگری
افسونگری کردن
افسونی
افشا
افشا شدن
افشا کردن
افشا کردن جرم
افشا نکردن
افشائ
افشائ شدن
افشائ کردن
افشاگر کثافت کاری ها
افشاگری
افشاگری کردن
افشاندن
افشاندن آب
افشانده
افشانش
افشانک
افشانگر
افشانه
افشانه پرفشار
افشانه تنفسی
افشانه دردمشی
افشای راز
افشای غیر عمدی
افشردن
افشرده
افشرگر
افشره
افشون
افضل
افضل از
افضلیت
افطار
افطار کردن
افعال
افعی
افعی چال دار
افعی شاخدار
افعی صفت
افعی مانند
افغان
افغانستان
افق
افق حقیقی
افق فکری
افقا
افقی
افکار
افکار عمومی
افکانگی
افکانه
‹
1
2
...
24
25
26
27
28
29
30
...
35
36
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
خاد
خارج ازوصف
خانه جنبا
خانه شطرنج
خاورسوی
خاکروبه گردآوری کردن
خاکسترگر
خاکشیر مرتع
ختام
ختم گزاردن
خدمت دوسره
خراب نکردنی
خرابی تدریجی
خراشاندن با آلت زبر
خراشاندن پوست
خراشنده کردن
خراشگذاری
خراشیدگی بر پوست درخت
خرامشگاه
خرخنده کردن
خرده زارع
خز سمور آبی
خزانگر
خزدست
خزه مردابی
خسباندن
خسپاندن تخم
خسپانگر
خشک افتادن
خشک انداختن
خصوصی کردن
خط ترازنما درنمودار
خط دو راهی
خطاگونه
خطگذار