جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ت" (صفحه 18)
تنقیح کردن
تنقید
تنقید کردن
تنقیه
تنقیه معده
تنک
تنک بودن
تنک شدن
تنک کردن
تنکاب
تنکار
تنکرد
تنکرد شناختی
تنکرد شناس
تنکردشناسی
تنکش
تنکوب
تنکوب کردن
تنکه
تنکه بالا کوتاه
تنکیده
تنگ
تنگ آزمایشگاه
تنگ اسب
تنگ اسب و الاغ
تنگ بست
تنگ بستن
تنگ بستن پالان
تنگ بستن زین
تنگ بسته
تنگ بودن
تنگ چشم
تنگ حوصله
تنگ در آغوش گرفتن
تنگ دریا
تنگ دوختن
تنگ سازی
تنگ شدن
تنگ شراب
تنگ شونده
تنگ کردن
تنگ کننده
تنگ کوچک
تنگ نظر
تنگ نظرانه
تنگ نظری
تنگ نفس
تنگ و تاریک
تنگ هم
تنگ هم ایستادن
تنگ هم چیدن
تنگ هم چینی
تنگاب
تنگابگاه
تنگابه
تنگاتنگ
تنگار
تنگبار
تنگچه
تنگدره
تنگدست
تنگدستی
تنگدل
تنگدل شدن
تنگدلی
تنگراه
تنگراهه
تنگسالی
تنگستن
تنگنا
تنگنا ترسی
تنگناهراس
تنگویی
تنگه
تنگه برینگ
تنگه جبل الطارق
تنگه ماژلان
تنگه نفس
تنگه هرمز
تنگی
تنگیاب
تنگیابی
تنگیری
تنگین
تنمایه ای
تنمند
تنمند شدن
تنمند کردن
تنمندگری
تنمندی
تنندو
تنندوسان
تنندویی
تنوبر
تنود
تنود تبسی
تنور
تنور فکر
تنوره
تنوره آسیاب
تنوره دیو
تنوره کشی
تنوره کشیدن
تنوری
تنوری کردن
تنوع
تنوع ایجاد کردن
تنوع بخشیدن به
تنومند
تنومندی
تنویر
تنویرپذیر
تنه
تنه انسان و جانور
تنه بر
تنه بند
تنه دار
تنه درخت
تنه درخت بدون شاخ و برگ
تنه درخت در زیر آب
تنه را نزدیک به زمین بردن
تنه زدن
تنه زدن به
تنه زنی
تنه عصب
تنه لخت
تنه لش
تنه لشی
تنها
تنها فرد
تنها کردن
تنها کسی که
تنها و بی کس
تنها و بی کس رها کردن
تنها و جویای همدم
تنها و مغموم
تنهایی
تنی
تنیدگی
تنیدن
تنیدنی
تنیده
تنیده شدن
تنیده کردن
تنیزه
تنیزه کاجی
تنیس
تنیس دیواری
تنیس روی چمن
تنیس روی میز
تنین
تو
تو بازی رفتن
تو بردن
تو بردنی
تو پز
تو پزی
تو پیچیده
تو جلد کسی رفتن
تو چشم خور
تو دادن هوا
تو در تو
تو دل برو
تو دنده گذاشتن ماشین
تو دهنی
تو ذوق کسی زدن
تو رفته ای
تو رفته در اثر فشار
تو رگ زنی
تو رو دربایستی انداختن
تو روی کسی ایستادن
تو روی هم ایستادن
تو سرخ
تو سری
تو سری خور
تو کردن
تو کردن با فشار
تو کشیدن
تو کشیدنی
تو کشیده شدن
تو گذاشتگی
تو گذاشتن
تو گذاشته به سوی بالا
تو گرفتن
تو گوشی زدن
تو هم رفتن
توابع
توابل
تواتر
تواترا
توارث
تواری
تواریخ
توازن
توازن و تناسب اجزا
توازی
تواضع
تواضع بیش از حد کردن
تواضع کردن
تواضع و احترام
تواضع و ادب
توافق
توافق جمعی
توافق جوانمردانه
توافق داشتن
توافق شده
توافق قبل از محاکمه
توافق کامل
توافق کردن
توافق کردن طرفین دعوی پیش از محاکمه
توافق موقت
توافق نکردن
توافق و تناسب
توافقنامه
توافقنامه صلح
توالت
توالت ایرانی
توالت بانوان
توالت کردن
توالت کرده
توالد
توالدی
توالی
توالی هفت نت موسیقی
توام
توام با اشک ریزی
توام با بدبختی
توام با سهل انگاری
توام با صدای تنفس
توام با صرفه جویی و سختگیری
توام با فشار
توام با قهقهه
توام با نم نم باران
توام بودن
توام بودن با
توام شدن
توام کردن
تواما
توان
توان بخشیدن
توان تیر اندازی
توان جنسی
توان خود را از دست دادن
توان دادن
توان دوم
توان دهی
توان سوم
توان سه
توان فرسا
توان کاسته
توان کاستی
توانا
توانا بر همه چیز
توانا به انجام کاری
توانا کردن
توانایی
توانایی پرداخت بدهی
توانایی خنده
توانایی خندیدن
توانایی خود را دست بالا گرفتن
توانایی دادن
توانایی ذهنی
توانایی رهبری
توانبخش
توانبخشی
توانبخشی کردن
توانداختن
تواندار
توانساز
توانستن
توانش
توانش زمانی
توانگر
توانگر سالارانه
توانگر سالاری
توانگران
توانگرسالار
توانگری
توانمند
توانمند کردن
توانمندانه
توانمندی
توانی
توئی
توبا
توبازی رفتن
توبرکولین
توبره
توبره شکارچی
توبره ماهیگیری
توبه
توبه آمیز
توبه کار
توبه کردن
توبه کننده
توبه گناهکار و بخشش او از سوی کشیش
توبیخ
توبیخ کردن
توبیخ کردن شدید
توپ
‹
1
2
...
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی