جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ج" (صفحه 9)
جهانگیر
جهانگیر کردن
جهانگیرانه
جهانگیری
جهانی
جهانی سازی
جهانی کردن
جهانی نگری
جهانیان
جهت
جهت آوندها در چوب
جهت بادبان ها را ناگهان عوض کردن
جهت پروانه را عوض کردن
جهت توجه
جهت حرکت
جهت دار
جهت کشتی را عوض کردن
جهت گیری
جهت لایه ها و نقش نگار در سنگ
جهت نمای باد
جهت یاب
جهت یابی
جهد
جهد آمیز
جهد کردن
جهرا
جهره
جهش
جهش آبگونه
جهش برقی
جهش به عقب
جهش دادن
جهش زا
جهش کردن
جهش مندی
جهش و واجهش
جهشگر
جهشمند
جهشی
جهل
جهلائ
جهمند
جهمند بودن
جهمندی
جهندگی
جهندگی داشتن
جهنده
جهنده از روی چیزی
جهنم
جهنم دره
جهنم!
جهنمی
جهنمی بودن
جهنمی شدن
جهنمی کردن
جهود
جهود بودن
جهود محله
جهودان
جهودانه
جهول
جهیدن
جهیدن بالا و پایین
جهیده
جهیز
جهیزیه
جهیزیه عروس
جی جاغ
جیب
جیب اریب وبی در
جیب بر
جیب بغل
جیب تمام
جیب زن
جیب شکافی
جیب و ظل
جیب ها را گشتن
جیبچه ای
جیبوتی
جیبی
جیپ
جید
جیر
جیر جیر کردن
جیر جیر کنان
جیر جیرک
جیر جیرک دشتی
جیر جیری
جیرجیر
جیرجیر کردن
جیرجیر کننده
جیرجیرک
جیرو
جیرو کردن چک
جیرونگ
جیرونگ کردن
جیره
جیره بندی
جیره بندی کردن
جیره خواران
جیره دادن
جیرینگ
جیرینگ جرینگ کردن
جیرینگ کردن
جیش
جیغ
جیغ جیغ
جیغ جیغ زدن
جیغ جیغ کردن
جیغ جیغو
جیغ زدن
جیغ زنان گفتن
جیغ زننده
جیغ کشیدن
جیغ و داد
جیغ و داد کردن
جیغ و ویغ کردن
جیغ وداد
جیغ ویغ
جیغ ویغ کردن
جیغه
جیفه
جیفه دنیا
جیک
جیک جیک
جیک جیک کردن
جیک جیک کنان
جیک جیک کننده
جیک جیک مانند
جیک زدن
جیک و بک
جیگ
جیگ رقصیدن
جیگا
جیگر
جیم شدن
جیمز پولک
جیمز جویس
جیمز مدیسون
جیمز مونرو
جیمی کارتر
جین
جین آستن
جین آلوچه
جین دارای طعم آلوچه
جین رامی
جین سنگ
جین کردن پنبه
جینگ
جیوش
جیوه
جیوه ای
جیوه دار
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی