جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ق" (صفحه 3)
قایقرانی
قایقرانی کردن
قایل شدن
قایم
قایم شدگی
قایم شدن
قایم شده
قایم کردن
قایم موشک
قایم موشک بازی
قبا
قبا کردن
قباحت
قباحت دارد
قبال
قباله
قباله کردن
قباله ملک
قبای سفید و بلند عشای ربانی
قبای سفید و بلند کشیش
قبایح
قبایل
قبح
قبح زدایی
قبر
قبر از سنگ یکپارچه
قبر سنگی
قبراغ
قبراق
قبرس
قبرستان
قبرسی
قبرکردن
قبرکن
قبض
قبض تخفیف
قبض حقوق
قبض خرید
قبض در مزاج
قبض رسید
قبض رسید دین
قبض رسید قرض
قبض رسید گرو
قبض روح
قبض شده
قبض کردن
قبض واقباض
قبضه
قبضه شمشیر و چاقو
قبضه کردن
قبضه کردن سهام
قبضه کردن کالا
قبطی
قبل
قبل از
قبل از آن زمان
قبل از ازدواج
قبل از ظهر
قبل از موعد پرداخت کردن
قبل از موقع
قبل از هرچیز دیگر
قبل ازاین
قبل ازوقت
قبلا
قبلتین
قبله
قبله حاجت
قبله نما
قبلی
قبلی از نظر زمان
قبلی از نظرترتیب
قبوض
قبول
قبول دارم
قبول داشتن
قبول شدن
قبول شدن در امتحان
قبول شده
قبول کردن
قبول کردن اتهام خود
قبول کردن چک بانک و سند
قبول کردن در امتحان
قبول کننده
قبول نکردن
قبولاندن
قبولاندن با زرنگی
قبولاندن یواشکی
قبولدارشدن
قبولی
قبولی نوشتن
قبه
قبه پشتبند
قبه دار
قبه در انتهای دسته شمشیر و دشنه
قبیح
قبیح خواندن
قبیح زشت
قبیحانه
قبیحه
قبیل
قبیله
قبیله ای
قبیله زدایی
قبیله زدایی شدن
قبیله زدایی کردن
قبیله گرایی
قبیله نشین
قپان
قپان ترازو
قپان کردن
قپانچه کردن
قپانداری
قپانه
قپانی
قپلان ببر
قپه
قپه دار کردن
قپی آمدن
قتال
قتال کشنده
قتل
قتل سلطان
قتل عام
قتل عام کردن
قتل عمد
قتل عمد کردن
قتل عمدی
قتل غیرعمد
قتل غیرعمدی
قتل فجیع
قتل گاه
قتل نفس
قتلگاه
قچاق
قحبگی
قحبه
قحط
قحط زده
قحط سال
قحطی
قحطی زده
قد
قد فیل
قد کشیدن
قد و قواره
قداره
قداره کش
قدام
قدامی
قدبلند
قدبلندی
قدح
قدخم کردن
قدداشتن
قدر
قدر دانستن
قدر قدرت
قدر مطلق
قدر مطلقی
قدرت
قدرت آتش
قدرت اتمی
قدرت اراده
قدرت استدلال
قدرت استفاده
قدرت اقتصادی سرمایه داران امریکا
قدرت الله
قدرت بازکششی
قدرت بچه دار شدن
قدرت بچه دار کردن
قدرت بزرگ نمایی
قدرت به حرکت درآوردن اجساد مردگان در میان سرخپوستان
قدرت بیان
قدرت بیماری زایی میکروب ها
قدرت پایداری
قدرت پرداخت بدهی ها
قدرت تحمل
قدرت تحمل داشتن
قدرت تصمیم گیری
قدرت تفکر
قدرت تولید
قدرت جریان برحسب آمپر
قدرت جنسی
قدرت جهانی
قدرت خلاقه
قدرت خواندن و نوشتن
قدرت درک
قدرت دریایی
قدرت دستگاه های حرارتی
قدرت دید
قدرت دیدن
قدرت سیاهپوستان
قدرت طلب
قدرت عفونت زایی
قدرت فکری
قدرت قضاوت
قدرت قضاوت و برآورد کردن
قدرت کشش
قدرت گرفتن
قدرت مالی
قدرت مطلق
قدرت مغزی
قدرت مهار کردن
قدرت نظامی
قدرت نمایی کردن
قدرت هوایی
قدرتمند
قدرتمندانه
قدرتمندی
قدرتی
قدردان
قدردانی
قدردانی کردن
قدرشناس
قدرشناسانه
قدرشناسی در کتاب
قدرناشناسی کردن
قدری
قدری کمتر از حد معمول
قدری مشروب
قدس
قدس الاقداس
قدس سره
قدس شریف
قدسی
قدعلم کردن
قدغن
قدغن سازی
قدغن کردن
قدقد
قدقد کردن
قدقدقدا
قدقدقدا کردن
قدک
قدکوتاه
قدگرفتن
قدم
قدم آهسته برداشتن
قدم اشتباهی
قدم بالای چشم
قدم برداشتن
قدم به قدم
قدم پیما
قدم داشتن
قدم رفتن
قدم رو کردن
قدم زدن
قدم زدن آهسته
قدم زنی
قدم شمار
قدم کشان
قدم گذاشتن
قدماپیشینیان
قدمت
قدمگاه
قدوس
قدوسی
قدوسیت
قدوم
قدومه
قدوه
قدی
قدیس
قدیس حامی
قدیس خواندن
قدیفه
قدیم
قدیم از نظرزمان
قدیم ترین بخش
قدیما
قدیمی
قدیمی بودن
قدیمی تر بودن از
قدیمی مآب
قدیمی مسلک
قدیمی مسلک به طور خوشایند
قدیمی مسلک شدن
قدیمی مسلک کردن
قدیمی مسلکی
قدیمی و پیش پا افتاده
قدیمی و مبتذل
قر شدگی
قر شدن
قر کردن
قر و عشوه
قر و غمزه
قرآن
قرآن مجید
قرآنی
قرائت
قرائت آهنگین
قرائت خانه
قرائت کردن
قرائت کننده
قرائت موزون ولی بی موسیقی
قرابادین
قرابت
قرابت صلبی
قرابه
قرابه پوشیده از بوریا
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی