جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 3)
نارسانا کردن
نارسانا کردن در مقابل سرما و گرما
نارسانی
نارسایی
نارسایی قلبی
نارستگار
نارستگاری
نارستنی
نارسی
نارسیس
نارسیسیسم
نارضایتی
نارضایی
نارضایی شدید
نارک
نارگیل
نارگیل خشک
نارنج
نارنجستان
نارنجک
نارنجک انداز
نارنجک دستی
نارنجی
نارنگان
نارنگانی
نارنگی
نارنگی ژاپنی
نارو
نارو زدن
نارو زن
ناروا
ناروا بودن
ناروا دانستن
ناروا عمل کردن
ناروا کردن
ناروا گزینی
ناروائی
ناروادار
نارواداری
نارواگری
ناروال
ناروال بودن
ناروالی
ناروان
ناروان کردن
ناروانی
ناروایی
ناروزانه
ناروشن
ناروشنی
نارون
نارون کوتاه
نارون مجنون
نارویداد
ناریخت
ناز
ناز پرورده
ناز کردن
ناز کشیدن
ناز نازی بار آوردن
ناز و غمزه در حرف زدن
ناز و کرشمه
ناز و نعمت
نازا
نازا در جانور
نازا در گیاه
نازا کردن
نازا کردن جانور ماده
نازائی
نازاده
نازایی
نازبالش
نازپرورده
نازپرورده کردن
نازدار
نازدودنی
نازک
نازک از نظر صدا
نازک اندام
نازک انگار
نازک انگارانه
نازک انگاری
نازک بدن
نازک بینانه
نازک بینی
نازک در بافت
نازک دل
نازک سرشت
نازک سرشتی
نازک شدن
نازک طبعی
نازک کاری
نازک کردن
نازک کردن پشت لب از روی تحقیر
نازک کردن گوشت
نازک کردن لبه چیزی
نازک لای مانند
نازک میخ
نازک نارنجی
نازک نارنجی شدن
نازک نارنجی کردن
نازک نی
نازک و بلند
نازک و شکننده
نازک و فرانما
نازک و مسطح
نازکخوار
نازکه
نازکی
نازل
نازل تر
نازل شدن
نازل شدن بیماری بر
نازنازی
نازنده
نازنده به خود
نازنین
نازی
نازی گرایی
نازیبا
نازیبا در قیافه
نازیبایی
نازیبنده
نازیدن
نازیست زایی
نازیستمند
نازیسم
ناژاوی
ناژو
ناژوزا
ناس
ناساخته
ناساری
ناساز
ناسازشگر
ناسازگار
ناسازگار بودن
ناسازگار بودن به شدت
ناسازگارانه
ناسازگاری
ناسازگانی
ناسازمند
ناسازوار
ناسازواری
ناسازه
ناسازه وار
ناسازی
ناسالارگرایی
ناسالاری
ناسالم
ناسالم از نظر اخلاقی
ناسالم از نظر خوراک
ناسالم ازنظر تفریحات
ناسالمی
ناسامان گرایی
ناسامان مند
ناسان
ناسان اندیشی
ناسان اندیشیدن
ناسان بودن
ناسان سازی
ناسان نمایی
ناسانی
ناسانی بین
ناسانی نما
ناسپاس
ناسپاسی
ناسپاهی
ناسترده
ناستوده
ناستیز
ناسخ
ناسختاری کردن
ناسر به راهی
ناسرشتی
ناسرگی
ناسره
ناسره ساز
ناسزا
ناسزا آمیز
ناسزا پذیری
ناسزا گفتن
ناسزا نوشتن
ناسزاگو
ناسزاگویی
ناسزاگویی کردن
ناسزاوار
ناسزاواری
ناسک
ناسگر
ناسل
ناسنت گرای
ناسنجش گر
ناسنجش گرانه
ناسوت
ناسوتی
ناسود آور
ناسود بخش
ناسودمند
ناسودی
ناسور
ناسور کردن
ناسوز
ناسوی دار
ناسوی گیر
ناسیرا
ناشاد
ناشادی
ناشایا کردن
ناشاید
ناشایست
ناشایستگی
ناشایسته
ناشایند
ناشتا
ناشتاب
ناشتاشکن
ناشتایی
ناشر
ناشفاف
ناشفافی
ناشکر
ناشکری
ناشکیب
ناشکیبا
ناشکیبایی
ناشمرده
ناشناخت
ناشناختنی
ناشناخته
ناشناس
ناشناس در انتخابات
ناشناساندنی
ناشنوا
ناشنوا - ناگویا
ناشنودنی
ناشنوده
ناشنیده
ناشنیده گرفتن
ناشور
ناشوند
ناشی
ناشی از
ناشی از آتشفشان
ناشی از پف کردگی و سرخ شدگی
ناشی از جاه و مقام
ناشی از ساکارین
ناشی از ضایعه
ناشی از مرور زمان
ناشی از میخواری
ناشی شدن
ناشی شدن از
ناشی شده
ناشی گرانه
ناشی و کم تجربه
ناشی و مخبط
ناشیانه
ناشیانه عمل کردن
ناشیگری
ناشیگری کردن
ناصادق
ناصادقانه
ناصادقانه درموعظه
ناصاف
ناصاف شدن
ناصاف کردن
ناصافی
ناصافی لبه فلز
ناصح
ناصحیح
ناصر
ناصرالدین
ناصواب
ناصیه
ناطرفدار
ناطق
ناطقه
ناطلبیده
ناطور
ناظر
ناظر بودن
ناظر صندوق آرا
ناظریف
ناظم
ناظم جلسه
ناظم جلسه در دادگاه
ناظم صف و متصدی تشریفات رژه ها و مراسم فارغ التحصیلی
ناغافل
ناغوش کردن
ناف
نافدیس
نافذ
نافر
نافرآور
نافراخور
نافرارون
نافرارونی
نافراهم
نافرجام
نافرخ
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی