جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 5)
نامدور
نامرئی
نامرئی بودن
نامربوط
نامربوط به شخص خاصی
نامربوط به مطلب اصلی
نامربوطی
نامرتب
نامرتب کردن
نامرتب و چروک دار
نامرتب و چروکدار کردن جامه
نامرتب و چروکدارشدن جامه
نامرتبط
نامرد
نامردانه
نامردمی
نامردی
نامردی کردن
نامرسوم
نامرعوب
نامرغوب
نامرغوب و غش دار کردن
نامرغوبی
نامرموز کردن
نامریی شدن
نامریی کردن
نامزد
نامزد احتمالی
نامزد انتخابات
نامزد انتخابات بودن
نامزد انتخابات کردن
نامزد انتخابات و انتصاب
نامزد بازی
نامزد بازی کردن
نامزد زناشویی بودن
نامزد زناشویی شدن
نامزد سازی کشیش
نامزد شدن
نامزد شده برای زناشویی
نامزد شغل
نامزد کردن
نامزد کردن برای شغلی
نامزد معاونت ریاست جمهوری
نامزد نشده
نامزده شده
نامزدی
نامزدی در ازدواج
نامزروع
نامساعد
نامساعد از نظر آب و هوا
نامساعد بودن
نامساوی
نامسئول به خاطر جنون
نامستحق
نامستحق خواندن
نامستدل
نامستعمل
نامستقیم
نامسلمان
نامش
نامشابه
نامشتاق
نامشتق
نامشخص
نامشخص شدن
نامشخص کردن
نامشروط
نامشروع
نامشروع بودن
نامشروعی
نامشکوک
نامشهود
نامصمم
نامطبوع
نامطلوب
نامطمئن
نامطمئن بودن
نامطیع
نامعتبر
نامعتدل
نامعتدل در میخوارگی
نامعروف
نامعقول
نامعقول از نظر بها و درخواست
نامعقول بودن
نامعقولی درخواست
نامعلوم
نامعلوم در عاقبت
نامعلومی
نامعمول
نامعین
نامغرور
نامغناطیسی کردن
نامفهوم
نامفهوم تلفظ کردن واکه
نامفهوم تلفظ کردن هجا
نامفهوم حرف زدن
نامفهوم کردن
نامقتضی
نامقدس
نامکرر
نامکشوف
نامگان
نامگذاری
نامگذاری کردن
ناملایم
ناملایمات
ناملفوظ
ناملموس
ناملوث
نامناسب
نامناسب برای شغل خود
نامناسب جلوه دادن
نامناسب لباس پوشیدن
نامنسجم
نامنصف
نامنظم
نامنظم کردن
ناموافق
ناموثق
ناموجود
ناموجه
ناموجه بودن
نامور
نامور سازی
ناموری
ناموزون
ناموزون و ناجور
ناموزونی
ناموس
ناموفق
ناموفق بودن
ناموفق شدن
ناموفق شدن در امتحان
نامونه ای
نامه
نامه اعمال
نامه ای
نامه بر
نامه بری
نامه پست هوایی
نامه پیش نگاشته
نامه تشکرآمیز
نامه حاوی دادخواست
نامه حاوی عرضحال
نامه دان
نامه دو قبضه
نامه رد و بدل کردن
نامه رسان
نامه رسانی
نامه رمزی
نامه رو در مکاتبه
نامه زنجیره ای
نامه سرگشاده
نامه سفارشی
نامه عاشقانه
نامه قطع رابطه
نامه کسب دستور سفیر از دولت خود
نامه کوتاه
نامه موشح در مکاتبه
نامه نگارانه
نامه نگاری
نامه نوشتن
نامه نویس
نامه ها
نامه های ارسالی توسط پست
نامه هوایی تمبردار
نامه ی پستی
نامه ی پستی درجه دو
نامهربان
نامهربانانه
نامهربانی
نامهربانی کردن
نامهست
نامهمان دوست
نامهمان نواز
نامهیا
نامی
نامیان وار
نامیانه رو
نامیانه روی
نامیبیا
نامیدن
نامیدن از روی تهنیت
نامیدن از روی قدرشناسی
نامیده شده
نامیر
نامیرا
نامیری
نامیزان
نامیسر
نامیمون
نامیمونی
نان
نان آور
نان آور خانواده
نان باگت
نان برشته
نان برشته فرانسوی
نان بستنی
نان بنچیک
نان به شکل هلال
نان به نرخ روز خور
نان به نرخ روز خوردن
نان به هم قرض دادن پارلمانی
نان بهشتی
نان بیگل
نان پز
نان پولکی
نان پیتا
نان ترید شده
نان تلیت شده
نان چاودار
نان حلال خور
نان خامه ای
نان خامه ای دراز
نان خامه ای کوچک
نان خشک
نان خور
نان دادن
نان دارای خمیر زودپز
نان داغ شده
نان دونی
نان ذرت
نان روستایی
نان سبوس دار
نان سفید
نان سنگک
نان سوخاری
نان سیاه
نان شیرینی
نان شیرینی پف کرده
نان شیرینی ترد و زنجبیل دار
نان شیرینی خشک
نان شیرینی قهوه ای
نان شیرینی مخصوص عید پاک
نان شیرینی نازک
نان شیرینی نازک و ترد
نان شیرینی هلالی شکل
نان غرابی
نان فطیر
نان قندی
نان قندی زنجبیل دار
نان قهوه ای
نان قیفی
نان قیفی مملو از خوراک پخته
نان کماج
نان کماجی
نان گرد
نان گندم
نان ماتسو
نان نازک و برشته شده
نان و آب
نان و پنیر
نان و شراب در عشای ربانی
نان و شراب درمسیحیت
نانجس
نانجیب
نانجیبی
نانقدینه
نانگران
نانوا
نانوا خانه
نانوایی
نانوشتاری
نانهفته
ناو
ناو آباله دار
ناو اژدر افکن
ناو استوار
ناو پاسوز
ناو ته تخت
ناو تیپ
ناو چه
ناو سر فرماندهی
ناو گروه
ناو محافظ
ناو مین گذار
ناو هواپیمابر
ناو یدک کش
ناوابستگی
ناوابسته
ناوابسته از نظر حزبی
ناوابسته از نظر سیاسی
ناوابسته به اتحادیه کارگری
ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
ناوابسته به اخلاقیات
ناوابسته به امریکا
ناوابسته به این دنیا
ناوابسته به تولید کالا
ناوابسته به روزنامه بخصوصی
ناوابسته به زن
ناوابسته به سیاست
ناوابسته به طبقات بالای اجتماع
ناوابسته به فرقه بخصوص
ناوابسته به گروه
ناوابسته به مذهب
ناوابسته به مرد
ناوابسته به موسسه بخصوصی
ناوابسته به هنر
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی