جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "گ" (صفحه 9)
گنجه در اتاق نهارخوری
گنجه شیشه دار
گنجه کشودار
گنجه کشویی
گنجیدن
گنجیده
گنجینه
گنجینه اطلاعات
گند
گند بالا آوردن
گند دماغ
گند دماغ دار
گند دهان
گند زدا بودن
گند زدن
گند زدوده
گند و مند
گندآور
گنداب
گنداب راه
گنداب رو
گندابدان
گنداندن
گندانه
گندایی
گندخوار
گندراسو
گندزدا
گندزدایی
گندزدایی شده
گندزدایی کردن
گندزدگی
گندزده
گندش
گندش بالا آمد
گندش را بالا آوردن
گندشی
گندک
گندگی
گندله
گندله چه
گندله دار
گندله شدن
گندم
گندم با
گندم بریان
گندم پوست کنده
گندم خالص
گندم سیاه
گندم کوب
گندم گاوی
گندم گون
گندم ناب
گندم نما
گندمک
گندمگون
گندمه
گندمی
گندمیان
گندنا
گندناک
گندنای کوهی
گندو
گندور
گندولا
گنده
گنده آروغ
گنده پرانی
گنده تاول
گنده خوراک
گنده خوری
گنده دماغ
گنده شدن
گنده کردن
گنده گویی
گنده گویی کردن
گندیدگی
گندیدن
گندیدن خوراکی
گندیده
گنز
گنگ
گنگ کردن
گنگ گویی
گنگ گویی کردن
گنگل
گنگی
گنه بخش
گنه گنه
گنه گنه شیرین
گنهکار
گو
گو اینکه
گو ی بازی
گواب
گواتر
گواتمالا
گواچو
گوارا
گوارائی
گواران
گواراندن
گوارانگیز
گوارایی
گوارد
گواردن
گوارش
گوارش ناپذیر
گوارش ناپذیری
گوارشت
گوارشی
گوارگر
گوارنده
گواره
گواره ای
گواریدن
گواریدنی
گواز
گواژ
گواژ گفتن
گواژانگیز
گواژه
گواژه آمیز
گواژه گر
گواسه
گواش
گواشمه
گوال
گوالش
گواله
گوالیدگی
گوالیدن
گوالیده
گوانجی
گوانو
گوانین
گواه
گواه آوردن
گواه بودن
گواه بودن بر خطا
گواه بودن برجرم
گواه چیزی بودن
گواه خواستن از
گواهان خداوند
گواهی
گواهی انحصار وراثت
گواهی پذیر
گواهی پزشک
گواهی پول سپرده
گواهی ثبت اختراع
گواهی دادن
گواهی دروغ
گواهی دهی
گواهی سهم
گواهی شده
گواهی فوت
گواهی کردن
گواهی کردن صحت مدرک
گواهینامه
گواهینامه دادن
گواهینامه دادن به
گواهینامه رانندگی
گواهینامه سپرده
گواهینامه سهام
گواهینامه صادر کردن
گوئه
گوئیا
گوئیم
گوبیدن
گوپال
گوت
گوتا پرکا
گوته
گوجه
گوجه ای
گوجه برقانی
گوجه سبز
گوجه فرنگی
گوجه گیلانی
گوچاه
گوچی در آسفالت
گوچی در سنگفرش
گود
گود افتادگی
گود افتادن
گود افتادن گونه
گود افتاده
گود افتاده در اثر فشار
گود انداختن
گود برداشتن
گود خاک برداری
گود زورخانه
گود شدن
گود کردن
گوداب
گوداب انداختن
گوداب دار
گودال
گودال جاده
گودال در ماه
گودال شکمی
گودال شن برای بازی کودکان
گودال فاضلاب و فضولات
گودال فنجانی
گودال کندن
گودال مانند
گودالچه
گودانی
گودبرداری
گودبرداری کردن
گودگاه
گودنگاری
گودنگاری کردن
گوده
گودی
گودی پر از آب
گودی پیدا کردن
گودی دراز و جوی مانند
گور
گور اسب
گور به گور شدن
گور به گور کردن
گور خر
گور خورده
گور سنگ
گور کردن
گور گذاشتن
گور گیاه
گوراب
گوراندن
گوراندن ریسمان
گوراندن مو
گورباچف
گورپشته
گورت را گم کن
گوردین
گورزا
گورزاد
گورزاد مانند
گورستان
گورستان دخمه ای
گورستان زباله
گورشکاف
گورشکافی کردن
گورکان
گورکن
گورگاهی
گورگون
گورگه
گوره
گوری
گوریدگی
گوریدگی طناب
گوریدگی گیسو
گوریدن
گوریدن ریسمان
گوریدن طناب
گوریدن مو
گوریده
گوریده شدن ریسمان
گوریده شدن مو
گوریده کردن
گوریده کردن مو
گوریش
گوریل
گوریل مانند
گوز
گوز دادن
گوزن
گوزن شاخ چنگالی
گوزن شمالی
گوزن ماده
گوزن نر
گوزن یالدار
گوزه کرم ابریشم
گوزیدن
گوژ
گوژ شدن
گوژ کردن
گوژپشت
گوژی
گوس
گوساله
گوساله اخته
گوساله بی مادر
گوساله زاییدن
گوساله سامری
گوساله گمشده
گوساله ماده
گوساله ماهی
گوساله نر
گوسپند
گوسپند شویه
گوسفند
گوسفند خصی
گوسفند قره کل
گوسفند کوه های راکی
گوسفند مارینو
گوسفند مانند
گوسفند نر
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی