امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Misuse

ˌmɪsˈjuːz ˌmɪsˈjuːz ˌmɪsˈjuːz ˌmɪsˈjuːz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    misused
  • شکل سوم:

    misused
  • سوم‌شخص مفرد:

    misuses
  • وجه وصفی حال:

    misusing
  • شکل جمع:

    misuses

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive C1
بد به‌کار بردن، بدرفتاری، سوء استفاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- If you misuse words, the text will become vague.
- اگر واژه‌ها را عوضی به‌کار ببری، متن گنگ خواهد شد.
- He misuses his talents.
- او از استعدادهای خود درست استفاده نمی‌کند.
- The members seem to misuse the club to further their own political aims.
- ظاهراً اعضا برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود از باشگاه سوء استفاده می‌کنند.
- misuse of words
- کاربرد غلط واژه‌ها
- his misuse of government funds
- سوء استفاده‌ی او از وجوه دولتی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misuse

  1. noun abuse; wrong application
    Synonyms: abusage, barbarism, catachresis, corruption, cruel treatment, desecration, dissipation, exploitation, harm, ill-treatment, injury, malapropism, maltreatment, misapplication, misemployment, mistreatment, misusage, perversion, profanation, prostitution, rough handling, solecism, squandering, waste
  2. verb abuse; apply wrongly
    Synonyms: blow, brutalize, corrupt, cut up, desecrate, dissipate, exploit, go through, handle roughly, ill-treat, maltreat, maul, mess up, misapply, misemploy, mistreat, molest, outrage, pervert, profane, prostitute, run through, shake up, squander, waste, wrong
    Antonyms: use correctly

لغات هم‌خانواده misuse

ارجاع به لغت misuse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misuse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/misuse

لغات نزدیک misuse

پیشنهاد بهبود معانی