امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Usefulness

    ˈjuːsfəlnəs ˈjuːsfəlnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    سودمندی، کارایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Some people think this system of education has outlived its usefulness.
    - برخی از مردم فکر می‌کنند که این سیستم آموزشی کارایی خود را از دست داده است.
    - faults that affect the book's usefulness
    - خطاهایی که بر سودمندی کتاب تأثیر می‌گذارند
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد usefulness

    1. noun The quality of being suitable or adaptable to an end
      Synonyms: utility, advantage, use, benefit, suitability, value, practicality, application, account, excellence, convenience, range, versatility, helpfulness, avail, usability, serviceability, merit, profitableness, efficiency, profit, practicability, fitness, propriety, adaptability
      Antonyms: uselessness, inutility

    لغات هم‌خانواده usefulness

    ارجاع به لغت usefulness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «usefulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/usefulness

    لغات نزدیک usefulness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی