معنی useful به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈjuːsfl ˈjuːsfl

آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

صفت تفضیلی:
more useful
صفت عالی:
most useful

معنی و نمونه‌جمله

adjective

سودمند، مفید، بافایده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- a useful dictionary

- یک فرهنگ مفید

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد useful

adjective beneficial, valuable

Synonyms:

good helpful useful advantageous effective practical favorable profitable instrumental suitable serviceable functional convenient appropriate proper suited pragmatic salutary fruitful applicable of use of service of assistance commodious practicable purposive utile fit meet handy toward subsidiary propitious all-purpose brave

Antonyms:

useless worthless unusable unvaluable

لغات هم‌خانواده useful

noun
usage, use, disuse, misuse, reuse, usefulness, user

adjective
reusable, used, disused, useful, usable

verb - transitive
use, misuse, reuse

adverb
usefully

ارجاع به لغت useful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «useful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/useful

لغات نزدیک useful

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!