جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "د" (صفحه 12)
درز اریبی
درز اکلیلی
درز تلفن عمومی و قلک
درز دادن
درز دوزی کردن
درز کردن
درز کردن آب و گاز
درز کردن به بیرون
درز کردن به درون
درز کردن خبر
درز گرفتن چیزی با پنبه
درز گرفتن چیزی با کهنه
درز مانند
درزبند
درزدار کردن
درزگرفتن
درزگیر
درزگیری کردن
درزندان افگندن
درزیستگر
درزیوه
درس
درس اخلاق دادن
درس خصوصی
درس خواندن
درس خوانده
درس دادن
درس عبرت
درس عبرت دادن
درس عبرت گرفتن
درس عینی
درس گرفتن
درس مدرسه
درست
درست از آب درآمدن
درست اندیش
درست اندیشی
درست پنداشتن
درست پیمان
درست حدس زدن
درست داشت
درست داشت کردن
درست داشتن
درست در آمدن
درست در مرکز
درست در وسط
درست درک نشده
درست را از غلط جدا کردن
درست سازی
درست شدنی
درست کار نکردن
درست کاری
درست کردن
درست کردن طبق فرمول
درست کردن طبق نقشه
درست کردنی
درست کننده
درست نشدنی
درست نشنیدن
درست نفهمیدن
درست نما
درست و حسابی
درست و صحیح
درست و مشخص تلفظ کردن
درست همان
درست!
درستکار
درستکارانه
درستگی
درسته
درستی
درستین
درسدن
درسرتاسر
درسن ازدواج
درسن سالگی
درسنامه
درسنگر قرار دادن
درسنگر قرار گرفتن
درسوی
درش رابگذار
درشت
درشت استخوان
درشت اندام
درشت اندام و خوش قواره
درشت باف
درشت بافت
درشت پستان
درشت خوی
درشت دانه
درشت زیستی شناسی
درشت کردن
درشت نما کردن
درشت نمایی
درشت نی
درشت و خوانا
درشت و سیاه
درشت هسته
درشتی
درشتی کردن
درشتی نی
درشرف رفتن بود
درشکن
درشکه
درشکه بچگانه
درشکه برفی
درشکه چی
درشکه دوچرخه
درشکه رو
درشکه ساز
درشگفت شدن
درشگفتی بودن
درشگه دو چرخه
درصد
درصد بیماران
درصد طلا
درصد گرده های گیاهی در هوا
درصد نقره
درصدد بودن
درصدد رفتن
درصف درآوردن
درصف قرارگرفتن
درصلاحیت اوست
درصورت امکان
درصورت لزوم
درصورتی که
درضمن
درطول
درظهرورقه
درعداد
درعوض
درعین حال
درغم کسی شریک شدن
درغیراین صورت
درفام
درفتن
درفش
درفش سرتیغه ای
درفشاندن
درفشانش
درفشانگر
درفشانه
درفشیدن
درفکرچیزی بودن
درفوق
درق
درق به هم خوردن
درق درق
درقبال
درقلیدن
درقوطی ریختن
درقی
درقیدچیزی بودن
درقیدحیات بودن
درک
درک شدن
درک شده
درک غلط
درک کردن
درک کردن از روی شم
درک کردن از روی غریزه
درک کردن با اشتیاق
درک کردن با نظر مساعد
درک کردن به آسانی
درک کردن به طور مبهم
درک کردنی
درک نشده
درک نکردن
درک نکردنی
درکرکره ای
درکش
درکشاکش بودن
درکشویی
درکشی
درکشیدن
درکشیدن با پمپ
درکشیدن با تکان
درکشیدن با حرکت تند و سرتاسری
درکشیدن با شدت
درکشیدن بازور
درکه
درگاه
درگاه پرداخت
درگذاشت
درگذشت
درگذشتن
درگذشته
درگردان
درگرفتن
درگروه خاصی قرار دادن
درگلدان
درگیر
درگیر جنگ
درگیر شدن
درگیر شدن با
درگیر شدن در وضعیتی
درگیر کردن
درگیر وضعیتی شدن
درگیری
درگیری داشتن
درگیری مستقیم
درلفافه گذاردن
درم
درم سرا
درمان
درمان آموزی عملی
درمان از طریق گندزدایی
درمان با آرامبخش
درمان با اشعه فرا بنفش
درمان با تکانه های برقی
درمان با ضربه برقی
درمان پذیر
درمان در روز
درمان شناس
درمان شناسی
درمان کردن
درمان کردن با اشعه ایکس
درمان کردن با دارو
درمان کننده از راه طبیعی
درمان ناپذیر
درمان نشده
درمان ویژه
درمان همه دردها
درمانبخش
درماندگی
درمانده
درمانده کردن
درمانکده
درمانگاه
درمانگاه و داروخانه
درمانگاهی
درمانگر
درمانی
درمعرض خطر
درمکیدن
درمنه
درمیان
درمیان بودن
درمیان گذاشتن
درمیان گذاشتن با کسی
درمیان گذاشتن دوباره
درمیان گرفتن
درنا
درنامگس
درنای جارچی
درنخست
درندگی
درنده
درنده خو
درنده خوی
درنده خویانه
درنده خویی
درنظر داشتن
درنظر نگرفتن
درنگ
درنگ افکنی
درنگ در پخش
درنگ کردن
درنگاندن
درنگاور
درنگش
درنگیدن
درنوار پیچیدن
درنوردیدن
درنوشتن
درنوشته
درنهادن
درنهشت
درنهشتی
درو
درو پا
درو عرضی
درو کردن
درو کردن و انباشتن
دروا
درواخگر
درواخی
دروازه
دروازه آغاز
دروازه باجگیری
دروازه بان
دروازه بهشت
دروازه شکن
دروازه عرش
دروازی
درواژ
دروای
دروایگی
دروایه زیستی
دروایه شدن
دروئید
دروئیدگرایی
درود
درود بر مریم
درود فرستادن
درود گفتن
درود و آفرین
درودانگیز
درودگر
درودگری
‹
1
2
...
9
10
11
12
13
14
15
...
25
26
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
جعبه خزانه
جفت و جور کردن واقعیت
جلسه ارتباط با مردگان
جلسه محاوره
جلسه گفت و شنود
جلوس کردن
جلوه خود نمایانه
جمنده
جنباندن ناگهانی
جنبش مدرسی
جنبه سود جویی دادن به
جنتیانا
جنجال آمیزی
جنوبگانی
جنگار
جنگپرواز
جهانگیرانه
جهشمند
جهش دادن
جهندگی داشتن
جواب دادنی
جواب قبول
جواهر کم بها
جودوسری
جور شده با خیاطی
جوراجور کردن
جوزغه
جوهر پس دادن
جوهرعصیرمعده
جوهرکرم
جکش خور
جگردیس
جیک جیک مانند