جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "د" (صفحه 9)
در صلح و صفا
در صندلی قرار دادن
در صندوق گذاشتن
در صورت امکان
در صورت فقدان
در طبقه اول
در طبقه خاصی قرار دادن
در طرف بادگیر
در طرف مقابل
در طرفین قرار گرفتن
در طویله قرار دادن
در طویله نگهداشتن
در طی
در طی شب
در ظاهر
در ظرف
در ظرف دوماه
در ظل توجهات
در عالم خواب و خیال
در عالم هپروت
در عالمی دیگر
در عذاب
در عذاب روحی
در عرشه قطار
در عرشه کشتی
در عرشه هواپیما
در عرض
در عزلت
در عشق کسی سوختن و رنج بردن
در عصری که
در عقب
در عقب صحنه
در عقب کشتی
در عقب کشتی و هواپیما
در عقبی
در عنفوان بودن
در عهد
در غلتیده
در غم کسی شریک شدن
در غیراین صورت
در فاصله
در فاصله از
در فاصله بیشتر
در فاصله کم
در فر پختن
در فراغت
در فراق
در فشردن
در فضا گام زدن
در فکر
در فکر آتیه
در فکر بودن
در فکر پروراندن
در فکر پروردن
در فکر چیزی بودن
در فکر خود ثبت کردن
در فکر خود دیدن
در فکر داشتن
در فکر فرو رفتن
در فوران
در فهرست آوردن
در فهرست راهنما وارد کردن
در فهرست کوتاه قرار دادن
در فهرست وارد کردن
در فهرست وارد نشده
در قاپوق قرار دادن
در قالب داستان ارائه دادن
در قالب ریختن
در قالب ریختن شیشه گداخته
در قالب ریختن فلز گداخته
در قالب لغت ریختن
در قدرت انسان
در قدیم
در قرارگاه مستقر کردن
در قرنطینه نگهداشتن
در قفس قرار دادن
در قفس کردن
در قفسه گذاشتن
در قوطی باز کن
در قوطی بازکن
در قوطی ریزی
در قوطی کردن
در قید حیات
در قید و بند قرار دادن
در کار خود ماهر و خوش سلیقه
در کارزار
در کاشت
در کاشتن
در کام خود فرو بردن
در کانتینر گذاشتن
در کاوگاه قرار دادن
در کپسول قرار دادن
در کجا
در کردن
در کردن پیکان و تیر
در کردن گلوله
در کشتی
در کشیدن از
در کشیدن از کسی
در کشیدن اطلاع
در کشیدن با چرب زبانی
در کشیدن پول
در کشیدن رندانه
در کف دست پنهان کردن
در کلید اشتباهی
در کمتر از
در کمون
در کمین نشستن
در کنار
در کنار جاده
در کنار دریا
در کنار ساحل
در کنار صفحه
در کنار گرفتن
در کنار من
در کنار هم
در کندو گرد آوردن
در کوله پشتی بردن
در کونی
در کونی زدن
در کوهی
در کیسه ریختن
در کیسه شدن
در کیسه کردن
در گذشته
در گردش
در گردش بودن
در گردهمایی شرکت کردن
در گل فرو رفتن
در گل گیر کردن
در گل و خاک کشیدن
در گل و لای غلت زدن
در گلدان گذاشتن
در گور گذاشتن
در گوشت فرو رفته
در گوشه ای گیرانداختن
در گوشی
در گوشی حرف زدن
در لباس خواب
در لف
در لفافه
در لوله آزمایش
در لیست سیاه قرار دادن
در مانند
در ماورا
در مایکروویو پختن
در متن
در مجاورت
در مجموع
در محاصره
در محدوده
در محک تجربه قرار نگرفته
در محل
در محل اولیه خود گذاشتن
در محل بخصوص نگهداشتن
در محل خود
در محل ذکر شده
در محل عوضی قرار دادن
در محل مشخص گذاشتن
در محلی
در محوطه
در مخمصه افتادن
در مخمصه افکندن
در مخمصه انداختن
در مد نظر
در مد نظر گذاری
در مدار حرکت کردن
در مدار قرار دادن ماهواره
در مدار قرار دادن موشک
در مدت اندکی
در مدت کم
در مدتی کم
در مدتی کوتاه
در مدنظر
در مدنظر گرفتن
در مراحل اولیه
در مراسم عشای ربانی شرکت کردن
در مرحله ابتدایی
در مرحله اولیه
در مرخصی
در مرز چیزی بودن
در مرز چیزی قرار داشتن
در مرغدان قرار دادن
در مرکز
در مرکز شهر
در مرکز قرار گرفتن
در مرکز قراردادن
در مسابقه شرکت کردن
در مسابقه شرکت ندادن
در مسابقه شرکت نکردن
در مسیر طولانی
در مسیر قوس دار
در مسیر وزش باد
در مضیقه
در مضیقه قرار دادن
در مضیقه گذار
در مضیقه گذاشتن
در معرض
در معرض اکسیژن قرار دادن
در معرض باد
در معرض باد و سرما
در معرض بادهای شدید
در معرض تماشا
در معرض تماشا قرار دادن
در معرض چیزی قرار دادن
در معرض حادثه
در معرض حرارت زیاد قرار دادن
در معرض حمله سگ قرار دادن
در معرض خطر
در معرض خطر قرار دادن
در معرض خورشید قرار دادن
در معرض دید
در معرض دید قرار دادن
در معرض دید قرار گیری
در معرض عوامل طبیعی
در معرض فروش
در معرض فروش گذاشتن
در معرض قرار دادن
در معرض نابودی
در معرض نسیم
در معرض هوا قرار دادن
در معرض هوا قرار گرفتن
در معرض یکی از پنج حس
در معیت رفتن
در مغز جایگزین کردن
در مقابل
در مقابل باران مقاوم کردن
در مقام
در مقام دوم قرار دادن
در مقایسه با
در مقیاس وسیع
در منزل
در منطقه
در مواقع بخصوص
در مورد
در مهار
در میان چیزهای دیگر
در میان رودخانه
در میان کشتی
در میان گذاشتن
در میدان
در میهن
در ناز و نعمت
در ناز و نعمت پروردن
در نت اشتباهی
در نتیجه
در نتیجه آن
در نرده ای
در نرفتن سلاح
در نزدیکی
در نزدیکی بدنه هواپیما
در نزدیکی خیابان
در نزدیکی راه اصلی
در نزدیکی قوزک پا
در نظر اول
در نظر داشتن
در نظر داشتن در فکر خود
در نظر گرفتن
در نظر گرفتن برای شغلی
در نظر گرفتن در فکر خود
در نظر گرفته شده
در نظر مجسم کردن
در نفس خود
در نقش کسی ظاهر شدن
در نمک خواباندن
در نوسان
در نوشیدن زیاده روی کردن
در نهان
در نهانگاه گذاشتن
در نهفتگاه ذخیره کردن
در واخ شدن
در واخ کردن
در واقع
در وجه
در ورودی
در وسط
در وسط تابستان
در وسط ترم
در وسط قرار داشتن
در وسط نیمسال
در وسط هر چیز
در وضع بد
در وضع به خصوصی باقی ماندن
در وضع حمل به مادر کمک کردن
در وضع مطلوب
در وقت دیگر
در وقت مناسب
در وقت نامناسب
در وقتی که
در وهله اول
در هر
در هر جا
در هر صورت
در هر کجا
در هر لحظه
در هر موقع
در هزار
در هستی
در هلندی
در هم آمیختن
‹
1
2
...
6
7
8
9
10
11
12
...
25
26
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی