جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "و" (صفحه 5)
وابسته به کامپیوتر قیاسی
وابسته به کانادا
وابسته به کانون
وابسته به کبد
وابسته به کتاب جلد پارچه ای
وابسته به کتاب جلد مقوایی
وابسته به کتاب مقدس
وابسته به کتاب مکاشفه
وابسته به کتاب و نویسندگی
وابسته به کتان
وابسته به کربن
وابسته به کربنات کلسیم
وابسته به کره
وابسته به کره زمین
وابسته به کره سنجی
وابسته به کره مریخ
وابسته به کره واره
وابسته به کژ پنداشتی
وابسته به کسادی
وابسته به کشاله
وابسته به کشتار و خونریزی
وابسته به کشتی و کشتیرانی
وابسته به کشتیرانی و دریانوردی
وابسته به کشور
وابسته به کشور اندونزی
وابسته به کشور باستانی گال
وابسته به کشور بلژیک و مردم آن
وابسته به کشور پادشاهی
وابسته به کشور پرتغال
وابسته به کشور چک
وابسته به کشور دانمارک
وابسته به کشور مکزیک و فرهنگ آن
وابسته به کشورهای بالکان و مردم آنها
وابسته به کشیدگی طبیعی عضلات
وابسته به کشیدن خوراک
وابسته به کشیش
وابسته به کشیش و مقام کشیشی
وابسته به کف پا
وابسته به کلاله
وابسته به کلان شهر
وابسته به کلسیم
وابسته به کلمه وصفی
وابسته به کلوین گرایی
وابسته به کلیسای انگلیس
وابسته به کلیسای انگلیکان
وابسته به کلیسای باسیلیکان
وابسته به کلیسای پرزبیتاریان
وابسته به کلیسای کاتولیک
وابسته به کلیسای لوتران
وابسته به کمدی
وابسته به کمدی روحوضی
وابسته به کمدین کاباره
وابسته به کمک رسانی
وابسته به کمک مالی
وابسته به کمک های نخستین
وابسته به کمک هزینه
وابسته به کمونیسم
وابسته به کنار
وابسته به کنار راه
وابسته به کناره
وابسته به کندوکاو
وابسته به کوتاهترین خط بین دو نقطه
وابسته به کوچ
وابسته به کوچ نشینی
وابسته به کودک
وابسته به کودک پزشکی
وابسته به کودک داری هنگام روز
وابسته به کورک
وابسته به کورها
وابسته به کون
وابسته به کوه های آلپ و ساکنان آن
وابسته به کیسه داران
وابسته به کیفیت
وابسته به کیهان و کیهان شناسی
وابسته به گاز
وابسته به گانگلیون
وابسته به گاو صندوق امانات در بانک
وابسته به گدایان
وابسته به گذشته
وابسته به گرامافون
وابسته به گرایش به مرکز
وابسته به گردآوری
وابسته به گردن رحم
وابسته به گردن نهی
وابسته به گردن و گلو
وابسته به گرفتگی
وابسته به گرفتگی ناگهانی عضله
وابسته به گرگ ها
وابسته به گرما
وابسته به گروه
وابسته به گروه حمله
وابسته به گروه رویارویی
وابسته به گره
وابسته به گریز
وابسته به گزینش
وابسته به گزینگان
وابسته به گزینگران
وابسته به گشایش
وابسته به گشتگری
وابسته به گل پروری
وابسته به گلو و سینه
وابسته به گمان پردازی
وابسته به گندم خالص
وابسته به گواه
وابسته به گوت ها و زبان آنها
وابسته به گورستان
وابسته به گوش ها
وابسته به گوشت و استخوان
وابسته به گوشتخواران
وابسته به گوگرد
وابسته به گونه
وابسته به گویش
وابسته به گیاه
وابسته به گیاه کشی
وابسته به گیاه یکساله
وابسته به گیاهان
وابسته به گیاهخواری
وابسته به لباس
وابسته به لباس رسمی
وابسته به لثه ها
وابسته به لژیون
وابسته به لشکر آمایی
وابسته به لطیفه
وابسته به لغات
وابسته به لقب
وابسته به لگن خاصره
وابسته به لنت
وابسته به لوله
وابسته به لهستان
وابسته به لیسه
وابسته به ما قبل تاریخ
وابسته به مادر
وابسته به ماده
وابسته به ماده گرائی
وابسته به ماده گرایی افزارگانی
وابسته به ماز
وابسته به ماقبل آخر
وابسته به ماقبل تاریخ
وابسته به ماکیاول
وابسته به مالاریا
وابسته به مالک
وابسته به مالک بودن
وابسته به مالکیت
وابسته به مالکیت جمعی
وابسته به ماورای طبیعت
وابسته به ماه
وابسته به ماه بین هلال و بدر
وابسته به ماهنامه
وابسته به ماهیان و ماهیگیری و ماهیگیران
وابسته به مایملک شخصی
وابسته به مبادله خدمت
وابسته به متر
وابسته به متن
وابسته به مثلثات
وابسته به مجسمه
وابسته به مجسمه سازی
وابسته به مجلس
وابسته به مجلس شورا
وابسته به محاسبه
وابسته به محدوده دانشگاه
وابسته به محل ایده آل و خیالی
وابسته به محل بخصوص
وابسته به محیط زیست
وابسته به مخاط
وابسته به مخالفان سقط جنین
وابسته به مخالفت
وابسته به مخالفت با سقط جنین
وابسته به مخروط
وابسته به مخمر
وابسته به مد
وابسته به مدار
وابسته به مدرسه
وابسته به مدرسه عالی
وابسته به مدفوع
وابسته به مدل موی سیاه پوستان
وابسته به مدیترانه
وابسته به مدیر
وابسته به مدیریت
وابسته به مراسم پی ریزی و آغاز ساختمان
وابسته به مراسم راز گونه و ویژه خواص
وابسته به مراسم مذهبی
وابسته به مراکش
وابسته به مرتع
وابسته به مردم
وابسته به مردم آمیزی و معاشرت
وابسته به مردم ازتک
وابسته به مردم باسک
وابسته به مردم بانتو
وابسته به مردم عامی
وابسته به مردم و فرهنگ انگلستان
وابسته به مردم و فرهنگ کوسا
وابسته به مرده سوزی
وابسته به مرز
وابسته به مرض قند
وابسته به مرکبات
وابسته به مرکوری
وابسته به مرگ
وابسته به مس دو ظرفیتی
وابسته به مستحفظ های امپراطور
وابسته به مشرق زمین
وابسته به مشیت الهی
وابسته به مصادره
وابسته به مصرف در داخل بدن
وابسته به مصونیت از قوانین کشور میزبان
وابسته به معانی بیان
وابسته به معتادان
وابسته به معده
وابسته به معرفی
وابسته به معماری
وابسته به معنی
وابسته به معنی ضمنی
وابسته به معیار
وابسته به معیار و ضابطه
وابسته به مغز تیره
وابسته به مغولستان
وابسته به مفید بودن
وابسته به مقام استادی
وابسته به مقام پایین
وابسته به مقام و وظایف اسقف اعظم
وابسته به مقبره
وابسته به مقدار
وابسته به مقدمه
وابسته به مقوله
وابسته به مکان
وابسته به مکتب شک اندیشی
وابسته به مکتب های هنری نوین و غیر سنتی
وابسته به ملکول
وابسته به ملودی
وابسته به منزل
وابسته به منزل و اداره آن
وابسته به منشی گری
وابسته به منطقه
وابسته به منطقه البروج
وابسته به منظره
وابسته به مننژ
وابسته به منی
وابسته به مواد خوراکی
وابسته به مواقع بخصوص
وابسته به موسسه
وابسته به موسیقی
وابسته به موسیقی بلوز
وابسته به موسیقی پانک
وابسته به موسیقی مذهبی
وابسته به موضع
وابسته به موضوع
وابسته به موضوع حل و فصل شده
وابسته به موضوع های ناخوشایند
وابسته به موطن اصلی
وابسته به مهاجرت و مهاجران
وابسته به مهبل
وابسته به مهرازی
وابسته به مهره داران
وابسته به مهمان
وابسته به میان
وابسته به میز راه
وابسته به میز کار
وابسته به میز و صندلی که چوب آن با دادن رطوبت و گرما و فشار به صورت دلخواه درآمده
وابسته به میزداری
وابسته به میکرب کشی
وابسته به میکرو الکترونیک
وابسته به میکروب شناسی
وابسته به میکروسکوپ
وابسته به مینی مالیسم
وابسته به میهن
وابسته به نابهنجاری تاریخی
وابسته به ناپایداری گرایی
وابسته به ناپل
وابسته به ناحیه
وابسته به ناحیه بوهم در کشور چک
وابسته به ناحیه دون در انگلیس
وابسته به ناحیه غیرمسکونی
وابسته به ناحیه فلاندر و زبان و فرهنگ آن
وابسته به نازک نی
وابسته به ناف
وابسته به نام
وابسته به نام آوا
وابسته به نام تجارتی
وابسته به نامه جنجال آفرین
وابسته به نامه خصم آمیز
وابسته به نامه مفسده انگیز
وابسته به نامه نگاری
وابسته به ناوبری
وابسته به نای
وابسته به نایب السلطنه
وابسته به نتیجه گیری
وابسته به نحو
وابسته به نذر
وابسته به نرزامه کشی
وابسته به نرمش
وابسته به نرمی استخوان
وابسته به نژاد
وابسته به نژاد بشر
وابسته به نژاد ژرمنی
وابسته به نژاد سامی
وابسته به نژاد سلت و زبان و فرهنگ آنان
وابسته به نژاد سیاه
وابسته به نژاد مغولی
وابسته به نساجی
وابسته به نسب شناسی
وابسته به نسبیت
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
13
14
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی