جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ر" (صفحه 13)
ریسنده
ریسه
ریسه رست
ریسه رفتن
ریسه روی
ریسه کردن
ریسیدن
ریش
ریش بز
ریش بزی
ریش پروفسوری
ریش تراش
ریش تراشی
ریش تراشیده
ریش ته باریک
ریش دار
ریش دار شدن
ریش دار کردن
ریش در برخی ماهی ها و جانوران
ریش دنده گوسفندی
ریش دوسوی چهره
ریش ریش
ریش ریش سازی تزئینی
ریش ریش شدن چیز بافته
ریش ریش شدن چیز به هم تابیده
ریش ریش کردن
ریش ریش کردن چیز بافته
ریش ریش کردن چیز به هم تابیده
ریش زنی
ریش زیر بناگوش
ریش سپید
ریش سفید
ریش سفیدی
ریش سفیدی کردن
ریش شدن
ریش کردن
ریش کسی را تراشیدن
ریش کسی را گرفتن
ریش گذاشتن
ریش گروگذاشتن
ریش گندم
ریش و قیچی
ریش واندایک
ریشخند
ریشخند کردن
ریشخند کننده
ریشخندآمیز
ریشش درآمد
ریشک
ریشگره
ریشگی
ریشو
ریشه
ریشه اصلی گیاه
ریشه اولیه
ریشه ای
ریشه ایپکا
ریشه بابا آدم
ریشه بر
ریشه برانداز
ریشه پایی
ریشه پیاز مانند
ریشه جبری عدد
ریشه چغندر
ریشه چه
ریشه خاک
ریشه خردل
ریشه خوار
ریشه دار
ریشه دار کردن
ریشه دار ناشی از عادت
ریشه داشتن
ریشه دندان
ریشه دواندن
ریشه دوم
ریشه زبان
ریشه سوم
ریشه شناس
ریشه شناسی
ریشه قلمبه
ریشه کاساو
ریشه کاسنی
ریشه کن ساز
ریشه کن کردن
ریشه کن کننده
ریشه کن نشدنی
ریشه کنی
ریشه کنی کردن
ریشه گرای
ریشه گرای شدن
ریشه گرای کردن
ریشه گرایی
ریشه گرفته از
ریشه گنگ
ریشه گیری
ریشه گیری از
ریشه مو
ریشه ناخن
ریشه یابی
ریشی
ریشیدگی
ریشیدن
ریع
ریع کردن
ریعان
ریعان جوانی
ریغ
ریغماسی
ریغو
ریق
ریقو
ریکا
ریکاجان
ریگ
ریگ روان
ریگ ریختن دور ریل های راه آهن
ریگ شورکردن
ریگ مانند
ریگ ماهی
ریگا
ریگدار
ریگزار
ریگستان
ریگناک شدن
ریگناکی
ریگی
ریل
ریل اتوبوس برقی
ریل پنجره کشویی
ریل راه آهن
ریل کشیدن
ریل گذار
ریل گذاری
ریل ویرجینیایی
ریم
ریم آلود
ریم آور
ریم اهن
ریم دار
ریم فلزات
ریم کردن
ریمل
ریمل زدن
ریمن
ریمناکی
ریمی
رینگ
رینگ پیستون
ریو
ریواس
ریوند
ریوند چینی
ریوی
ریه
ریه آهنین
ریه البحر
رییس
رییس آتش نشانی
رییس اداره آموزش دانشگاه
رییس الوزرا
رییس الوزرائ
رییس امور نام نویسی و نمرات
رییس ایستگاه راه آهن
رییس بخش
رییس بنیاد مذهبی
رییس بهداری ارتش
رییس پستخانه
رییس پلیس شهر پاریس
رییس پلیس محل
رییس تشریفات
رییس تیم حمله
رییس جلسه
رییس جلسه بودن
رییس جلسه شدن
رییس جمهور
رییس جمهور برگزیده
رییس جمهور منتخب
رییس جنده ها
رییس حسابداری
رییس خانواده
رییس خانه
رییس خلوت در دربار
رییس دانشکده
رییس دانشگاه
رییس در برخی دانشگاه ها و مدارس
رییس در هیئت منصفه دادگاه
رییس دیوان عالی کشور
رییس زندان
رییس ستاد
رییس سختگیر
رییس شهربانی
رییس صومعه
رییس صومعه زنان
رییس فدراسیون
رییس فراکسیون حزب در پارلمان
رییس قطار
رییس کارگزینی
رییس کل
رییس کل بهداری دولت فدرال
رییس کل پست کشور
رییس کلانتری
رییس کمیته
رییس کمیسیون
رییس گروه
رییس گروه اتحادیه کارگری
رییس مآب
رییس مآبانه
رییس مانند
رییس مجلس شورا
رییس مجلس نمایندگان
رییس مدرسه در مدارس ملی پسرانه
رییسه
رییسه دیر
رییسه فاحشه خانه
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی