جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ر" (صفحه 7)
رگلاژ کردن
رگه
رگه اصلی
رگه ای
رگه پربار انباشته ای
رگه ته کفش
رگه چربی
رگه چوب
رگه دار
رگه دار شدن
رگه دار کردن
رگه دار کردن مثل مرمر
رگه رگه
رگه سنگ
رگه سنگ و چوب و چرم
رگه قوسی
رگه های سنگ های معدنی
رگه ی غنی از سنگ معدنی
رگی
رل
رل بازی کردن
رل بازی کردن به طور مصنوعی
رل بازی می کند
رل نویسی
رله
رله کردن
رم
رم دادن
رم کردن
رم و پاسار
رمارم
رمال
رمالی
رمان
رمان پلیسی
رمان خوفناک
رمان عشقی
رمان علمی
رمان فرانکن اشتاین و نام شخصیت اصلی این رمان
رمان کوتاه
رمان کوچک
رمان گوتیک
رمان مانند کردن
رمان نویس
رمانتیست
رمانچه
رماندن
رماندن از مخفی گاه خود
رمانی
رمانیدن
رمبیدن
رمد
رمدیابس
رمز
رمز قفل های نمره ای
رمز کار
رمز کامیابی
رمز گذاری
رمز گشایی کردن
رمز گشودن
رمز نگاشت
رمز نویس
رمز نویسی
رمز و غیره را کشف کردن
رمز واژه
رمزارز
رمزگشا
رمزگشایی کردن
رمزگونه
رمزنگاری
رمزی
رمزی سازی
رمزی کردن
رمزی کننده
رمزینه
رمژک
رمژک اندیشی
رمژک انگیز
رمژک پذیر
رمژکی
رمش
رمشاندن
رمضان
رمق
رمق تازه
رمق گرفتن
رمل
رمل انداختن
رمل کلیه
رملی
رمنده
رمنی
رمو
رموک
رموکی
رمه
رمه در حال حرکت
رمه ران
رمیدگی
رمیدن
رمیده
رمیم
رنب
رنج
رنج آور
رنج انگیز
رنج بردن
رنج بردن از تنفر
رنج بردن از شرم
رنج پذیر
رنج دادن
رنج دیده
رنج دیده برای مدت طولانی
رنج شدید
رنج کش
رنج کشیدن
رنجاندن
رنجبار
رنجبر
رنجبران
رنجبرانه
رنجبری
رنجبری کردن
رنجش
رنجش آور
رنجور
رنجور بودن
رنجور شدن
رنجور کردن
رنجورانه
رنجوری
رنجوری الکلی
رنجه
رنجه آور
رنجه دادن
رنجه داشتن
رنجه کردن
رنجیدگی
رنجیدن
رنجیدن از
رنجیدن از شدت خشم
رنجیده
رنجیده شدن
رنچ
رند
رند کردن
رند نامه
رند نامه ای
رندانه
رندش
رنده
رنده کبوتری
رنده کردن
رنده کردن چوب
رنده گرد
رنده مشته
رندی
رندیدن
رندیدن چوب
رنسانس
رنگ
رنگ آبی مایل به ارغوانی
رنگ آرایی
رنگ آلبالویی
رنگ آلویی
رنگ آمیزی
رنگ آمیزی کردن
رنگ آمیزی ویژه
رنگ ارغوانی
رنگ افزا
رنگ افشان
رنگ اول
رنگ باختگی
رنگ باختن
رنگ باخته
رنگ برنگ
رنگ بندی
رنگ بنفش جنتیانا
رنگ به رنگ شدن
رنگ به رنگ شونده
رنگ بی روح
رنگ پذیر
رنگ پرداز
رنگ پردازی
رنگ پردازی کردن
رنگ پریدگی
رنگ پریدگی و لاغری
رنگ پریده
رنگ پریده شدن
رنگ پریده کردن
رنگ پریده و نزار
رنگ پس دادن پارچه
رنگ پس دادن قلم خودنویس
رنگ پس دهنده
رنگ پوست
رنگ پوست انسان
رنگ ثابت
رنگ جلا دار
رنگ حنا
رنگ خاکستری
رنگ خنثی
رنگ رفتگی
رنگ رفتگی در اثر شستن
رنگ رفته
رنگ رفته شدن
رنگ رفته کردن
رنگ رفته کردن با کثافت
رنگ رو رفته
رنگ روشن زدن به
رنگ روغن
رنگ روغنی
رنگ ریختن
رنگ زدا
رنگ زدگی با بی دقتی
رنگ زدگی با ناشیگری
رنگ زدن
رنگ زدن با قلم مو
رنگ زدن به صورت برای شرکت در جنگ
رنگ زدن چوب
رنگ زدن شیشه
رنگ زرد
رنگ زرد روشن
رنگ زرد فرنگی
رنگ زرد مایل به قهوه ای
رنگ زمینه
رنگ زمینه را اجرا کردن
رنگ زن
رنگ زنی
رنگ زیرین
رنگ زیرین زدن
رنگ سبز
رنگ سبز مایل به زرد
رنگ سرخ
رنگ سرخ درخشان
رنگ سفید
رنگ شدن
رنگ شمعی
رنگ شناسی
رنگ طلایی
رنگ عوض کردن
رنگ قرمز روشن
رنگ قرمز زرشکی
رنگ قهوای مایل به زرد
رنگ قهوه ای
رنگ قهوه ای قرمز فام
رنگ قهوه ای مایل به خاکستری
رنگ قهوه ای مایل به زرد
رنگ قهوه ای مایل به قرمز
رنگ قهوه و شیر
رنگ کار
رنگ کردن
رنگ کردن کسی
رنگ کوتاه
رنگ کور
رنگ کوری
رنگ کهربایی
رنگ گرفتن
رنگ گیری
رنگ لعابی
رنگ لعل
رنگ مالیدن با بی دقتی
رنگ مایه
رنگ مو
رنگ مینایی
رنگ نرو
رنگ نقاشی
رنگ نیلی
رنگ و آب
رنگ و بو
رنگ و بوی چیزی را داشتن
رنگ و جلای ناخن
رنگ و رو
رنگ و رو رفته در اثر باد و باران
رنگ و رو رفته در اثر ماندن در مغازه
رنگ و رو رفته شدن
رنگ و رو رفته کردن
رنگ و رورفتگی
رنگ و روغن
رنگ و روی تازه دادن به
رنگ وبو
رنگ ورو
رنگ ورورفته
رنگ های مکمل
رنگارایی
رنگارنگ
رنگارنگ زننده
رنگارنگ شدن
رنگارنگ کردن
رنگارنگ و پرنمایش
رنگبار
رنگبر
رنگپاش
رنگدار
رنگدار کردن
رنگدانه
رنگدانه آبی
رنگدانه قرمز
رنگدانه کرومیم
رنگرز
رنگرزی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی