جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 3)
آتش نشانی کردن
آتش همبر
آتشبار
آتشبار توپخانه
آتشباری
آتشپاره
آتشخانه
آتشخانه موتورهای بنزینی
آتشدان
آتشدان موتورهای بنزینی
آتشزا
آتشزنه
آتشفشان
آتشفشان مانند
آتشفشانی
آتشک
آتشکده
آتشگیر
آتشگیره
آتشی
آتشی شدن
آتشی کردن
آتشی مزاج
آتشی مزاجی
آتشین
آتلانتا
آتلیه
آتن
آتنه
آتو
آتورس
آتی
آتیه
آتیه دار
آثار
آثار ادبی
آثار اصیل
آثار شعری
آثار صوتی
آثار عتیقه و هنری کوچک
آثار هنرمندان و نویسندگان برجسته یونان و روم باستان
آثار هنری
آثار هنری عهد عتیق
آج
آجدار
آجدار کردن
آجر
آجر بسیار سخت
آجر پز
آجر پزی
آجر جوش
آجر دو آتشه
آجر زیر در
آجر سنگ
آجر فرش
آجر فروشی
آجر قرمز
آجر گوشه
آجر نبشی
آجر نسوز
آجرپاره
آجرپزی کردن
آجرچین
آجرچینی
آجرسازی
آجرک
آجرکار
آجرکاری
آجرکاشی
آجری
آجل
آجلا
آجودان
آجودان سلطنتی
آجودان ویژه
آجیدن
آجیده
آجیل
آجیل آچار
آجیلفروش
آجیلفروشی
آجیل مغز گردو و بادام و شکلات
آچار
آچار بوکس
آچار پیچ گوشتی
آچار تنظیم
آچار چکشی
آچار دو سر
آچار رینگی
آچار زنجیری
آچار شش سو
آچار شلاقی
آچار فرانسه
آچار قاشقی
آچاردن
آچمز
آچون
آخ
آخ جون
آخ و واخ کردن
آخ!
آخ! واخ!
آخال
آخال گزینی کردن
آخالخور
آخالی
آختن
آخته
آخر
آخر الامر
آخر چه کسی؟
آخر چه هنگام
آخر خط
آخر سر
آخر عمر
آخر کار
آخر و عاقبت
آخر هفته
آخر همه
آخرت
آخرت اندیش
آخری
آخرین
آخرین اثرشاعر
آخرین امتیاز برای بردن مسابقه
آخرین بخش
آخرین داوری
آخرین رقم در هر چیز یک میلیونی
آخرین شاهکارشاعر
آخرین فرصت
آخرین قلم در هر چیز یک میلیونی
آخرین قیمت بازار سهام
آخرین لحظه
آخرین و بهترین مدل
آخرین و مهمترین رویداد
آخریین
آخشیج
آخشیج پنجم
آخور
آخورک
آخوند
آخوند سالاری
آخوند گرایی
آخوندک
آخه
آخیش
آخیش!
آداب
آداب پرستی
آداب پرستی کردن
آدابدان
آداب دان و خوش سلیقه
آدابدانی
آداب معاشرت
آداب و رسوم
آداب و رسوم را بجا آوردن
آداپتور
آداک
آداکچه
آدام الله
آدامس
آدامسبادکنکی
آدرس
آدرس دار
آدرس عوضی دادن
آدرس نوشتن
آدرم
آدرنالین
آدرنگ
آدرنگی
آدم
آدم آب زیرکاه
آدم آتشی مزاج
آدم آرام و بی آزار
آدم آزاد
آدم آزادمرد
آدم آزاده
آدم آسانگیر
آدم آکمند
آدم آواره
آدم ابله
آدم ابوالبشر
آدم احساساتی
آدم احمق
آدم احمق و خطا کار
آدم احمق و دست و پا چلفتی
آدم اخمو
آدم از جان گذشته
آدم از خود راضی
آدم از دور خارج شده
آدم از زیر کار دررو
آدم استخوانی
آدم اسرارآمیز
آدم اشتباه کار
آدم اشرافی
آدم افتاده
آدم افراطی
آدم الکلی
آدم امل
آدم ایراد گیر
آدم با نفوذ
آدم بازداشت شده
آدم بالغ
آدم بانفوذ
آدم باهوش
آدم بد
آدم بد بین
آدم بد جنس
آدم بد جنس و ظالم
آدم بد خط
آدم بد خلق
آدم بد در رمان ها
آدم بد قدم
آدم بد قلق
آدم بد کار
آدم بد نهاد
آدم بدبین
آدم بدجنس
آدم بدجنس و بدخواه
آدم بدجنس و پنهانکار
آدم بدخلق
آدم بدخیال
آدم بددهن
آدم بدعنق
آدم بدقدم
آدم بدقلق
آدم بدکار
آدم بذله گو
آدم برابر
آدم برجسته
آدم برجسته و مورد بحث
آدم بردبار
آدمبرفی
آدم برهنه
آدم بزدل
آدمبزرگ
آدم بزن بهادر
آدم بسیار دارا
آدم بسیار ریزاندام
آدم بسیار کوچک
آدم بور
آدم بوگندو
آدم به خیال خودش مهم
آدم به درد نخور
آدم بی آزار
آدم بی ادب و خشن
آدم بی ادب و زمخت
آدم بی ارزش
آدم بی استقامت
آدم بی اهمیت
آدم بی بند و بار
آدم بی بو و خاصیت
آدم بی پروا
آدم بی پشتکار
آدم بی چشم و رو
آدم بی خانمان
آدم بی خیال
آدم بی سر و پا
آدم بی شعور
آدم بی عار
آدم بی عرضه
آدم بی غم
آدم بی غیرت
آدم بی فایده و مزاحم
آدم بی فرهنگ
آدم بی کفایت
آدم بی گناه
آدم بی مزه
آدم بی معرفت
آدم بی نزاکت
آدم بی وجدان
آدم بیکاره
آدم پخمه
آدم پر جنب و جوش
آدم پر چانه
آدم پر حرارت و با پشتکار
آدم پر خرد
آدم پر خور
آدم پر سر و صدا
آدم پر شوق و ذوق
آدم پر طمع و بی انصاف
آدم پر مدعا
آدم پراستعداد
آدم پرتکاپو
آدم پرجوش و خروش
آدم پرحرف
آدم پرحرف و مغرور
آدم پرزور
آدم پرعقل و آینده بین
آدم پریشان فکر
آدم پست
آدم پست فطرت
آدم پست و بزدل
آدم پست و قابل تحقیر
آدم پست و متقلب
آدم پست و منفور
آدم پولدار
آدم پولدار و پر نفوذ
آدم پویا و زیرک
آدم پهلوان پنبه
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
35
36
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی